Info@salehoun.org

کلمات کلیدی: کار خیر، کارهای نیک

مهار کردن قوه خیال توسط عبادالرحمن

این عقل بشر که تحت طغیان و فجور قوای دیگر اجازه رشد نیافته است و در همان مرتبه قوّه خیال و وهم باقی مانده است، وقتی مسلط شد مانند شمشیری در دست زنگی مست خواهد بود که آرام نمی‌گیرد و می خواهد همه چیز را برای دنیای صاحب خود فراهم آورد.

این عقل ناقص و دسیسه شده، از آن جایی که سهمی از تجرّد برای اوست، خواب و چرت ندارد و همواره فعال است. این گونه است که نه تنها در بیداری بیدار و فعال است بلکه در خواب هم بیدار است.

از این روست که چنین شخصی که گرفتار عدم تسویه و عدم تعادل است و در بچگی خیالی و وهمانی خود مانده است، به بازی کودکانه ای مشغول می شود و دنیای که برای خردمندان و عقلا لعب و لهو است و اصالت ندارد، برای این شخص کودک مانده هم چنان اصالت دارد و به بازی های کودکانه خود به عنوان حقیقت و واقعیت مشغول است.(انعام، آیات ۳۲ و ۷۰؛ اعراف، آیه ۵۱)

خداوند در آیه ۹۸ سوره اعراف بیان می کند که چنین شخصی که به جمع دنیا و پاسخ گویی به قوای شهوانی و غضبانی مشغول است و یا در حال خورد و خواب و شهوت جنسی است یا در حال کشتار و قتل و فساد، در حقیقت در حال لعب و بازی است. از این روست که در این آیه و نیز آیاتی دیگر از این کارها به عنوان اشتغال به لعب یاد می کند.

چنین شخصی هم در بیداری کارهای زشت و فاسد می کند و هم در خواب ها کارهای ناروا انجام می دهد. این خواب های ناروا که انسان می‌بیند بر اساس فعالیّت همین قوّه خیال است. در خواب نیز مشغول کارهای نابهنجار و زشتی چون زنا،‌ چریدن و خوردن، کشتن و زدن و غارت و تجاوز است؛ چرا که این شخص خدمتگزار شهوت و غضب است.

کسی که گرفتار شهوت است دائماً قوّه خیالش صوَری را ترسیم می‌کند تا قوّه شهوی را ارضاء کند؛ یا این که برای دیگری نقشه می‌کشد که او را به چاه بیندازد تا قوّه غضبی خوشش بیاید.

این همان گونه که در بیداری برای او صورت سازی می کند تا به عنوان هدف تصدیق کند و به آن جزم و عزم نماید و آن را به هر شکل حق و باطلی به دست آورد، در شب نیز آرام نمی‌گیرد و می کوشد تا با صورتگری و صورت سازی، این نفس بیمار را ارضا کند.

قوه شهوت و غضب همانند دو ماری است که از دوش اژدهاک بیرون می آید تا از کاسه عقل انسان تغذیه کند و هرگز ارضا نمی شود؛‌ چرا که خیال و وهم را پایانی نیست و هر چه بیش تر از این آب شور بدبختی و فجور می خورد و می آشامد بیش تر تشنه و گرسنه و آزمند و حریص می شود.

اما بندگانی که عقل را به خدمت گرفتند و با عبودیت و بندگی مهار و مدیریت دو مار شهوت و غضب را به دست دارند،‌ این ها فتیله عقل خودشان را در حد وهم و خیال نگه داشته اند و یا آن را پایین نیاورده اند تا دسیسه شود و نتوانند فراتر از دنیا و مادیات را ببینند،‌ بلکه آنان در افق های دیگر نیز می نگرد و با عقل رشد یافته خود به آخرت ایمان می آورند و با بهره گیری از عقل وحیانی و نور بیرونی که از آسمان حقیقت و عرش الهی بر آنان تابیده است حرکت خود را به سوی کمالات واقعی و برآوردن نیازهای حقیقی آغاز می کنند.

این ها در بیداری دنبال کارهای نیک و خیر هستند و در خواب نیز قوای عقلانی او را به سمت خاطرات شیرین هدایت می کند و اجازه نمی دهد تا بر زباله پرواز کند یا بر آن بنشیند.

از این روست که در همه مراحل زندگی خودشان از هر گونه زور و باطل و دروغ پرهیز دارند. پس در محافلی که باطل است برای شهادت نمی روند، فکر باطل ندارند بلکه از این اباطیل پرهیز می کنند، خیال باطل در خواب و بیداری ندارند و کابوس های شهوانی و غضبانی نمی ببیند، بلکه همواره در خواب و بیداری خوبی ها و نیکی ها را می ببیند و به آن توجه داشته و اهتمام می ورزند.

این ها همانند زنبور عسل هستند که همیشه در بوستان و گلستان است و اگر یک وقت عبورش به کنار سطل زباله بیفتد به سرعت از آن می‌گذرد. از این روست که بندگان خدای رحمان وقتی با لغو و زور مواجه می شوند، به سرعت و کرامت بی آن که تحت تاثیر آن قرار گیرند عبور می کنند و با سلام خداحافظی در آن محفل نمی مانند و خود را به بوی بد آن آلوده نمی کنند.(فرقان، آیات ۶۳ و ۷۲)

این ها نسبت به کار خیر تمایل دارند؛ چرا که عقل و وحی به این حقیقت رهنمون کرده که هر چیزی را بخواهند در کارهای نیک و صالح است و حقیقت انسانی اقتضای آن را دارد و باید آن را تحصیل کند.

 از این روست که همسر و فرزندانی را از خداوند می خواهند که مانند خودشان باشند و به کارهای خیر و نیک گرایش داشته باشند تا این مسیر کمالی در مقام خلافت الهی ادامه یابد و خودشان به عنوان امام متقین قرار گیرند؛‌ به این معنا که الگوی رفتاری دیگرانی قرار گیرند که در مسیر تقوا گام بر می دارند و می خواهند تا عقل ایشان به کمالی برسد که خلافت الهی را به عهده گیرد.

اینان وقتی به کار خیر و نیکوکار مواجه می شوند شاد می شوند و خنکای اشک شوق چشمان ایشان را روشن می کند. پس دوست دارند که فرزندانی داشته باشند که چشم روشنی آنان باشد و وقتی ایشان و کارهای نیک آنان را می بینند اشک سرد شوق بر دیدگان ایشان جاری و روان شود؛ نه آن که با دیدن ایشان اشک گرم و سوزان فراق از خیر و حق بر دیدگان بریزد و موجب کوری و نابینایی آنان شود.

خداوند در آیات قرآنی از فرزندان نیکوکار و صالح به قره اعین تعبیر می کند، چون قرّه و قریر به معنای هوای سرد است. اشکی که از غم و دلسوختگی بیرون آید گرم است،‌ ولی اشک شوق همواره خنک است که موجب روشنایی دیدگان است. چنین فرزندانی نیکوکار مایه چشم روشنی می شوند چون آدمی با کار نیک آنان اشک شوق می ریزد که خنکای آن روشنی بخشی دیدگان و آرام بخش دلهاست.(فرقان،‌آیه ۷۴)

سرعت و سبقت ممدوح

 انسان ها در کار خیر و آخرتی می بایست سرعت بگیرد و در هنگام سرعت اجازه ندهد که کسی دیگر در انجام کار خیر بر او سبقت بگیرد.

انسانی که در مسیر حق و حقیقت قرار گرفت و با عقل خودش به معرفت صحیح از هستی دست یافت و از نفس و پلید خواسته های هجرت کرد و مهاجر الی الله شد و در محافل زشتکاران نه تنها حضور نیافت و بلکه به سرعت از آن جا عبور کرد تا دامن او آلوده به گناه و آثارش نشود، در این گذر به خوبی سرعت می گیرد و در انجام خیرات از حد تعادل خارج می شود.

دیگر این جا که در صراط مستقیم و بزرگراه افتاد و کامل عقل بر نفس مسلط شد و حقایق ملکوتی در برابر دیدگانش ظهور یافت،‌دیگر جای تردید و اما و اگر نیست. دست اندازها و از میان رفته و دیگر نه در شناخت حق و یا توان انجام آن شک و تردیدی ندارد و اینجاست که باید سرعت و سبقت بگیرد و اجازه ندهد کسی در انجام کار خیر بر او پیشی گیرد.

اگر در مراحل آغازین یا میانی سخن از این است که «خیر الامور اوسطها؛ بهترین کارها حد وسط و میانه آن است. (الکافی, ج۶, ص۵۴۱) اما وقتی در بزرگراه هدایت مستقیم قرار گرفت و دیگر حقایق روشن وعلنی است اینجا جای «خیر الامور أشدّها و أکثرها و أوفرها و أعلاها؛ بهترین کارها سخت ترین،‌بیش ترین، فراوان ترین و برترین آن هاست. از این روست که امیرمومنان علی(ع) که در دعای کمیل می فرماید «و أقربهم منزلة منک و أخصّهم زلفة لدیک».

پس اگر در بزرگراه صراط مستقیم هدایت حقایق بر او آشکار شد و در آن جا می رود،‌ می بایست سرعت و شتاب بگیرد و آهسته نراند، بلکه حتی باید سبقت بگیرد و از دیگران جلو بزند. (آل‌عمران، آیهٴ ۱۳۳؛ حدید، آیهٴ ۲۱) در این جا چون سخن از هوا و هوس ها نیست و انسان دنبال دنیا و ریاست بر آن نیست بلکه در چارچوب عقل و تقوا در حرکت است؛

چنین شخصی با معیار عدل و تقوا باید سرعت بگیرد و جلو بزند. این که در تواضع و فروتنی برتر از دیگری باشد و در بخشش و اکرام و اطعام پیشتاز باشد این دیگر امری مذموم نیست؛ آن امری مذموم است که انسان بخواهد در کارهای زشت پیش تازی کند و سرعت و سبقت بجوید.

این که بخواهد در میان اهل تقوا امام و پیشوا شود این بسیار ممدوح است؛ زیرا این ریاست نیست بلکه خدمتگزاری بیش تر و انجام مسئولیت های بیش تر است. از این روست که امام المتقین از همه ثروت خویش می گذرد و هر آن چه را دارد در طبق اخلاص ایثار می کند و از افطار روزه اش به اسیر و فقیر و مسکین می بخشد.(سوره انسان)

به هر حال،‌ سرعت و شتاب بیش تر برای سبقت جویی در کارهای خیر در بزرگراه صراط مستقیم هدایت نه تنها پسندیده است بلکه واجب است که هر کسی بکوشد تا در تقوا و کارهای خیر پیشتاز و امام دیگر کسانی باشد که می خواهد تقوا پیشه گیرند یا حتی متقی هستند و دارای صفت پایدار تقوا می باشند.

 

منبع: سماموس

گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir

 

 

دپارتمان توانمندسازی و توسعه صالحون

مرکز درمانی موسی بن جعفر-دندانپزشکی-آمبولانس-آزمایشگاه موزه علوم و فنون شهرستان آران و بیدگل مددکاری و حمایتی

دپارتمان توانمندسازی و توسعه-پژوهش

     
مرکز درمانی موزه خیریه و مددکاری ترویج مشاوره آموزش پژوهش