Info@salehoun.org

 روز جهانی کودک گرامی باد.

 

همه ی کودکان حق دارند از شرایط خوب زندگی برخوردار باشند. حق دارند بازی کنند و آموزش ببینند تا شرایط مناسب شکوفایی توانایی ها و رشد جسمی و معنوی و اخلاقی و اجتماعی آن ها فراهم گردد.

(ماده ی 27 پیمان نامه ی حقوق کودک)

 

مقدمه

همه ی ما هر روز در معابر و خیابان ها شاهد حضور کودکانی هستیم که با ظاهری ژولیده و غبارآلود با دسته های گل، اسباب بازی، دست مال برای پاک کردن شیشه ی ماشین و .. . به طرف انبوه ماشین ها حرکت می کنند تا شاید فقط یک یا دو ماشین با چانه زدن گلی بخرند و دست مالی بر روی شیشه ی ماشینی کشیده شود. گاهی این کودکان متکدی و دست فروش را روی پل عابر پیاده، کنار پیاده رو و یا سایر مکان های پر رفت و آمد، به گونه های متفاوت می بینید.

 

این عارضه منحصر به کشور ما نیست. از کوچه های غبارآلود افعانستان تا خیابان های پر زرق و برق نیویورک این پدیده ی شوم وجود دارد و به نام کودک خیابانی شناخته شده است؛ معمول ترین آسیب اجتماعی که تقریبا نتایج یک سان و مشابهی دارد.

 

برابر برآورد سازمان جهانی «دفاع از حقوق بشر»، در حدود 100 میلیون کودک در سراسر جهان در خیابان کار و زندگی می کنند. آن ها برای زنده ماندن به کارهای گوناگون از جمله: گدایی، فروشندگی ( سیگار، میوه، گل و روزنامه و.. .) بزه کاری و تن فروشی مشغول هستند. بخشی از آن ها با خانواده های شان ارتباط دارند و بخش دیگر یا از خانه فرار کرده اند و یا این که توسط خانواده به دلیل مشکلات مالی رها شده اند. این کودکان در پارک ها، خرابه ها و یا زیر پل ها می خوابند. تعداد زیادی از آن ها به مواد مخدر معتاد هستند و گاهی از موادی استفاده می کنند که به آن ها آسیب های مغزی ماندگار وارد می کند. برابر کنوانسیون جهانی حقوق کودک، تمامی کشورهایی که آن را امضا کرده اند، وظیفه دارند سلامت فیزیکی، روانی، اخلاقی و اجتماعی کودکان را تضمین کنند.

 

کودک خیابانی کیست؟

بر اساس قوانین «جمهوری اسلامی ایران»، کودک خیابانی: «فرد کمتر از 18 سال تمام است که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می برد؛ اعم از کودکی که هنوز با خانواده ی خود تماس دارد و از سرپناه برخوردار است و یا کودکی که خیابان را خانه ی خود می داند و رابطه ی او با خانواده به حداقل رسیده و یا اساسا چنین ارتباطی وجود ندارد.

 

وجه مشخص دیگر این کودکان گذراندن وقت زیاد در خیابان است. خیابان منبع اولیه برای معاش این گروه محسوب می شود و نشانگر این است که به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگ سالان نگه داری نمی شوند. بیشتر این کودکان یا دارای یک والد - پدر یا مادر - و یا شاهد حضور ناپدری یا نامادری در خانه هستند. در حالت های بعدی می توان از کودکانی نام برد که بی سرپرست هستند و یا در مراکز شبانه روزی بهزیستی نگه داری می شوند.

سازمان جهانی بهداشت، کودکان خیابانی را به 4 گروه مختلف دسته بندی کرده است:

 

    ۱. کودکانی که در خیابان ها زندگی می کنند و اولین نگرانی آن ها زنده ماندن و داشتن سرپناه است.

    ۲. کودکانی که از خانواده ی خود جدا شده اند و موقتا در مأمنی مانند خانه های متروک و سایر ساختمان ها، پناه گاه ها و سرپناه ها زندگی می کنند و یا از منزل یک دوست به منزل دوست دیگر می روند.

    ۳. کودکانی که تماس با خانواده ی خود را حفظ می کنند ولی به علت فقر، پرجمعیت بودن خانواده و یا سوء استفاده ی جنسی و جسمی از آنان در بعضی شب ها و اکثر ساعات روز، در خیابان ها به سر می برند.

    ۴. کودکانی که در مراکز ویژه نگه داری می شوند اما قبلا در وضعیت بی خانمانی به سر می برده اند و در معرض خطر برگشت به همان وضعیت هستند.

 

در کشور ما دسته بندی کودکانی که در خیابان حضور دارند به صورت زیر است:

 

    ۱. کودکان بدسرپرست

    ۲. کودکان بی سرپرست

    ۳. کودکان بزه کار

    ۴. کودکان کار

    ۵. کودکان مبتلا به بیمار های صعب العلاج، کودکان روانی و یا معلول

    ۶. کودکانی که با پدر خود زندگی می کنند

    ۷. کودکانی که با مادر خود زندگی می کنند

    ۸. کودکانی که با خواهر یا برادر خود زندگی می کنند

    ۹. کودکانی که با ناپدری یا نامادری یا قیم خود زندگی می کنند

    ۱۰. کودکان اتباع بیگانه که خود در سه گروه قرار می گیرند:

 

    اتباع بیگانه ی دارای کارت یا برگ اقامت از مراجع قانونی و صاحب صلاحیت

    اتباع بیگانه ی فاقد کارت یا برگ اقامت از مراجع قانونی و صاحب صلاحیت

    کودکانی که پدرشان از اتباع کشورهای بیگانه - به خصوص افغانستان - و مادرشان ایرانی بوده، ولی چون ازدواج شان ثبت نشده است، شناسنامه ندارند.

 

دسته بندی فوق شامل همه ی کودکانی است که در خیابان زندگی می کنند.

 

قوانین مربوط به کار کودک در ایران و جهان

 

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1989 (1368) به اتفاق آراء، پیمان نامه ی حقوق کودک را تصویب کرد. ماده ی 32 این پیمان نامه، دولت های عضو را موظف نموده است با هرگونه سوء استفاده و بهره کشی اقتصادی از کودکان مقابله نموده، زمینه های رشد ذهنی، جسمی، روانی و اجتماعی تمام کودکان را فراهم کند.

 

از اقدامات موثر بین المللی: 1. پیمان نامه ی حقوق کودک. 2. کنوانسیون 138 «حداقل سن کار کودکان» مصوب 26 ژوئن 1973. 3. کنوانسیون 182 «ممنوعیت بدترین اشکال کار کودکان» مصوب ژوئن 1999.

 

جمهوری اسلامی ایران در تاریخ چهاردهم مهرماه سال 1370 پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرد و در اسفند سال 1373 مفاد پیمان نامه به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. همچنین ایران در تاریخ 8/8/1380 به شماره نامه ی 182 حقوق بنیادین کار پیوسته است.

 

در قوانین ایران طبق ماده ی 79 قانون کار: «به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام (پسر و دختر) ممنوع است. کارفرمایانی که افراد کمتر از 15 سال را به کار بگمارند، مستوجب مجازات خواهند بود. ضمنا باید کودکان را به کاری گماشت که برای وی زیان آور نباشد». البته طبق ماده ی 188 قانون کار، کارگران کارگاه های خانوادگی که انجام کار آن ها منحصرا توسط صاحب کار، همسر و خویشاوندان نسبی درجه ی یک انجام می شود، مشمول مقررات قانون کار نیست.

 

از سوی دیگر، ماده ی 80 قانون کار، کارگری را که بین 15 تا 18 سال سن دارد، کارگر نوجوان می نامد و تاکید می کند که چنین کارگری در بدو استخدام باید از سوی سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایش های پزشکی قرار گیرد.

ماده ی 82 قانون کار، ساعات کار روزانه ی کارگر نوجوان را نیم ساعت کمتر از ساعت کار معمولی کارگران تعیین می کند و ترتیب استفاده از این امتیاز را موکول به توافق کارگر و کارفرما می سازد.

در ماده ی 83 قانون کار، به تاکید آمده است: «ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان آور و خطرناک و حمل بار با دست بیش از حد مجاز و استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگر نوجوان ممنوع است.»

و سرانجام ماده ی 84 قانون کار یادآور می شود: «در ارتباط با مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن و یا شرایطی که کار در آن انجام می شود برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیان آور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود [نه 15 سال]. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است».

دوازدهم ژوئن، 22 خرداد، روز جهانی مبارزه علیه کار کودک است.

 

فعالیت جهانی برای کودکان خیابانی

آموزش خیابانی، روش بسیار موثری برای حمایت از بچه های خیابانی به شمار می رود زیرا این کار در محل زندگی آن ها انجام می گیرد. آموزش خیابانی می تواند دربرگیرنده ی اشکال متعددی از فعالیت ها باشد. مثلا راه نمایی کردن در مورد آثار زیان بار مواد مخدر، پیش گیری از بیماری های مقاربتی، ارتقای سواد و آموزش مهارت های زندگی. سازمان بهداشت جهانی برای بهبود وضعیت بهداشت کودکان خیابانی پروژه ای را در مورد مصرف مواد روان گردان در بین کودکان خیابانی تهیه کرده است. در ابتدا این پروژه در هفت کشور انجام شد و یک مجموعه ی آموزشی پیش نویس تهیه شد. بین سال های 1993 تا 1997 این پروژه توسط 70 نفر از متخصصین، مربیان خیابانی، افراد داوطلب و دیگران آموزش داده شد. این مجموعه ی آموزشی از دو قسمت تشکیل شده است:

 

قسمت اول شامل بخش های آموزشی در مورد مصرف مواد، بهداشت جنسی، ایدز و بیماری های مقاربتی است.

قسمت دوم، نکات آموزشی نامیده می شود که نظراتی در مورد نحوه ی آموزش ارائه می کند و دربرگیرنده ی اطلاعاتی در مورد موضوعات خاص است.

در اکثر کشورهای جهان برای برخی از کودکان خیابانی که بی خانمان هستند از طرف دولت ها یا سازمان های غیردولتی و سازمان های بین المللی سرپناه هایی احداث شده است. یکی از این پناه گاه ها، دُن بُسکو (Don Bosco) است که در کشورهای مختلف جهان از جمله هند فعال است. سرپناه دن بسکو در هندوستان، یک مرکز شبانه روزی است که در نزدیکی یکی از ایستگاه های راه آهن بمبئی قرار دارد و کودکان به راحتی می توانند وارد آن شوند. 70 نفر از این کودکان و نوجوانان به خواست خود به مدرسه می روند. آن ها پس از رسیدن به سن 14 سالگی، با توجه به استعداد و علاقه ی نوجوانان به آن ها مهارت های مختلفی آموخته می شود (نجاری، مکانیکی، کار با کامپیوتر و.. .) در ساعات پس از مدرسه و یا کار روزمره، بچه ها می توانند به تفریحات سالم، فعالیت های هنری و یا کاردستی بپردازند. یکی از خصوصیات مهم سرپناه «دن بسکو» مشارکت خود کودکان و نوجوانان در اداره ی امور سرپناه (از جمله خرید، نظافت و طبخ غذا) است. خدمات دیگری که «دن بسکو» ارائه می نماید، عبارتند از: تماس با کودکان در خیابان ها، آموزش در خیابان، بازپروری کودکان معتاد، اطلاع رسانی در مورد بیماری ایدز و آموزش مددکاری به نوجوانان بزرگتر سرپناه.

 

تاریخچه ی سامان دهی کودکان خیابانی در ایران

در بهمن ماه 1377 طی جلسات متعدد کارشناسی، پیش نویس توافق نامه ای در خصوص جمع آوری، پذیرش، طبقه بندی و نگه داری کودکان خیابانی بین معاون امور اجتماعی استانداری، شهرداری تهران، کانون اصلاح و تربیت، بهزیستی استان تهران، اداره ی سرپرستی دادگستری تهران، معاونت انتظامی امنیتی تهران بزرگ و معاونت دادگستری کل استان تهران تهیه گردید.

 

از مهرماه سال 1378 در 16 استان کشور طرح «مراکز شناسایی، تشخیص و جای گزینی کودکان خیابانی» توسط سازمان بهزیستی کشور به مرحله ی اجرا درآمد. در سال 1380 تعداد مراکز به 21 عدد رسید و 5050 کودک خیابانی در این مراکز پذیرش و سامان دهی گردیدند. البته شهرداری تهران نیز در این سال ها مبادرت به تاسیس دو مرکز به نام های «خانه ی سبز» مخصوص پسران (در فروردین ماه 1378) و «خانه ی ریحانه» مخصوص دختران (در مهرماه 1378) نمود که هدف از راه اندازی آن ها، جمع آوری کودکان خیابانی دختر و پسر از سطح خیابان ها و نگه داری و طبقه بندی آنان بود. اما در سال 1381 این دو مرکز به علت هزینه ی زیاد تعطیل شدند.

 

با توجه به رشد معضل کودک خیابانی، در اردیبهشت سال 1381 طرحی دیگر تحت عنوان «طرح سامان دهی بیست هزار کودک خیابانی» توسط سازمان بهزیستی کشور تهیه و در شورای اجتماعی تصویب گردید و تا پایان سال 1381 تعداد مراکز در سراسر کشور به 42 مرکز کودکان خیابانی و 6 مهمان سرای سلامت (پناهگاه) کودکان کار رسید.

 

آمار کودکان خیابانی

در سراسر جهان، 77 میلیون کودک به مدرسه نمی روند.

حداقل 1 میلیون کودک خیابانی در روسیه زندگی می کنند.

تجارت جنسی کودکان کار در کنیا به 10 تا 30 هزار کودک می رسد.

«یونیسف» تخمین می زند که کودکان خیابانی در هند به 11 میلیون رسیده باشد.

براساس آخرین برآوردها، تا سال 2009 میلادی بین 100 تا 150 هزار کودک خیابانی بر روی خیابان های سراسر جهان، کار می کنند.

 

در ایران

آمارهای مختلف و ضد و نقیضی در مورد کودکان خیابانی اعلام می شود. افراد مختلف بنا به سلیقه و نظر خود تعداد آن ها را از 20 هزار نفر تا 2 میلیون نفر برآورد کرده اند.

در خردادماه سال 1382 در همایش «بررسی آسیب های اجتماعی»، تعداد آنان 500 هزار نفر اعلام شد.

در سال 1382، 31 هزار کودک خیابانی توسط سازمان بهزیستی جمع آوری و سامان دهی شد که 80 درصد آن ها کودکان کار بودند، 24 هزار و 700 نفر آن ها مربوط به تهران بوده است که از سطح شهر و پایانه های مسافربری جمع آوری شدند و حدود 700 نفر آن ها از اتباع افغان بودند. در سال 1383 نیز 14 هزار و 269 کودک خیابانی در کشور پذیرش شده اند. در سال 1386 نیز 12 هزار و 500 کودک کار و خیابان در مراکز بهزیستی کشور پذیرش شده اند.

 

تحقیقات در مورد کودکان خیابانی ایران

دلایل زیادی برای کار و زندگی کودکان در خیابان وجود دارد. برخی از این علل عبارتند از: فقر، از هم پاشیدگی خانواده، سوء مصرف مواد و الکل توسط والدین، کودک آزاری، نیاز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک، قحطی و بلایای طبیعی، از دست دادن والدین به سبب حوادث و بیماری و ایدز، مهاجرت و.. .

 

در سال 1377 مطالعه ای توسط یونیسف بر روی کودکان خیابانی تهران صورت گرفته است. براساس این پژوهش، مهاجرت، تعداد زیاد افراد خانواده، از هم پاشیدگی خانواده، آزارهای جسمی و روانی در خانواده، بی سوادی والدین و فقدان مهارت های حرفه ای والدین از فاکتورهای مرتبط با حضور کودکان در خیابان ها است. براساس این مطالعه، 60 درصد بچه های خیابان از مهاجرینی هستند که خود دو گروه را تشکیل می دهند. مهاجرین از شهرستان به تهران و مهاجرین خارج از کشور به ایران (عراقی ها و افغانی ها). بقیه ی بچه های خیابان به علت فقر خانوادگی، در خیابان ها مشغول به کار هستند و گروهی دیگر به دلیل شرایط نابهنجاری خانوادگی و اختلافات شدید، از خانواده فرار کرده اند و چون جایی برای خواب ندارند، به پارک ها، میادین، خانه های متروک و زیر پل ها پناه می برند.

 

دوران کودکی برای هر شخصی مهم ترین مقطع زندگی اوست و تمام رفتارها، باورها، ارزش ها، عقاید، ترس ها، نفرت ها، لیاقت ها و.. . در همین دوران در ذهن او شکل می گیرد و در تمام طول زندگی همراه اوست. خیلی از انسان ها پس از سالیان دراز هنوز از چیزهایی که در بچگی از آن ها می ترسیدند، وحشت دارند و آن چنان در ذهن شان جای گرفته که تا آخر عمر، دست و پای آنان را می بندد و مانند سدی مانع رسیدن به آرزوهای شان می شود.

 

کودکان خیابانی از لحاظ تامین معاش به چند گروه تقسیم می شوند:

    ۱. متکدیان، بزه کاران (سارقین، توزیع کنندگان مواد مخدر، متخلفین جنسی)

    ۲. کارگران خیابانی در مشاغل کاذب.

    ۳. کارگران خیابانی در مشاغل واقعی.

    ۴. ول گردان متکدی با مشاغلی همچون تنقلات فروشی، واکسی، روزنامه و گل فروشی، فال، کوپن فروشی و در نهایت ضایعات جمع کن ها.

 

علل فرار کودکان:

از نکات برجسته ی کودکان خیابانی، علل فرارشان از منزل است. از عوامل مهم می توان: فقر(اقتصادی)، تفاوت شدید طبقاتی و نبود عدالت اجتماعی، نرخ بالای بی کاری، افزایش بی رویه ی جمعیت در محله های حاشیه نشین شهرها، فقر فرهنگی خانواده ها (بی سوادی و کم سوادی)، افزایش نرخ طلاق، اعتیاد، فوت یک یا هر دو والد بر اثر سوانح طبیعی و یا اجتماعی، افزایش بی رویه ی مشاغل کاذب با درآمد بالا، کم رنگ شدن فرهنگ مذهبی و ملی و سست شدن بنیان ارزش های اخلاقی و اعتقادی در جامعه را نام برد.

در این میان، فرار کودکان از خانه با محوریت خانواده، نقش اساسی را ایفا می کند. عدم به کارگیری راه کارهای تربیتی صحیح و بروز مشکلات متعدد، تبعیض بین فرزندان، کم بود محبت، لوس شدن، تنبیهات شدید فیزیکی، سوء استفاده ی جنسی، عدم درک حساسیت های دوران بلوغ، ترس کودک از حضور در مدرسه، تفاوت سنی فاحش والدین و کودک و نوع ارتباط بین نسلی، مقدار زوجات پدر خانواده، اختلالات روانی، سرقت های کوچک و بزرگ در منزل و مدرسه، فقر مادی و فرهنگی خانواده و طلاق، عمده ترین مشکلات درون خانواده است.

پیامد فرار از خانه و پناه آوردن کودکان به خیابان چیزی نیست جز آغاز سوءاستفاده ها از این کودکان؛ از قبیل:

آموزش کودکان و به کارگیری آنان برای حمل و توزیع مواد مخدر و سایر موارد غیرقانونی.

آموزش و به کارگیری کودکان برای تکدی گری.

آموزش و به کارگیری کودکان برای انواع سرقت، جیب بری، کیف زنی، کیف قاپی، خفت گیری، کودک ربایی و.. . بهره کشی و سوءاستفاده ی جنسی.

فروختن کودکان جهت تجارت اعضای بدن.

آموزش و به کارگیری در اماکن فساد.

فروختن و یا اجاره ی کودکان به منازل، به کارگیری در مشاغل خدمات پست دست فروشی و معرکه گیری.

این سوءاستفاده ها آثار مخربی برای سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان خیابانی بر جا می گذارد.

کودکان خیابانی به زودی از حالت کودکی خارج شده، تبدیل به جوان خیابانی می شوند؛ کودکانی که قربانیان شرایط دشوار زندگی هستند؛ کودکانی که همگی دارای ویژگی خاص مبتلا به فقراند و در شرایط فقر، هر کودکی، یک کودک خیابانی بالقوه است؛ کودکانی که در آینده ی نزدیک صاحب یکی از بانک های بزرگ با حجم عظیمی از سپرده های ویروس ایدز خواهند شد؛ کودکانی که به شدت آسیب پذیرند و به یک مقطع که می رسند این آسیب پذیری را به گروه های دیگر منتقل می کنند.

پس عوامل موثر در پیدایش و گسترش پدیده ی کودکان خیابانی عبارتند از:

فقر و عقب ماندگی اقتصادی خانواده

محیط نامناسب خانوادگی

آسیب پذیری خانواده

اعتیاد

مهاجرت

 

دپارتمان توانمندسازی و توسعه صالحون

مرکز درمانی موسی بن جعفر-دندانپزشکی-آمبولانس-آزمایشگاه موزه علوم و فنون شهرستان آران و بیدگل مددکاری و حمایتی

دپارتمان توانمندسازی و توسعه-پژوهش

     
مرکز درمانی موزه خیریه و مددکاری ترویج مشاوره آموزش پژوهش