منتشر شده در پنج شنبه, 29 بهمن 1394 13:21 |
کلمات کلیدی: بنیاد کودک، آموزش و پرورش، موسسات خیریه، خیرین
پخش اعلامیه هایی با مضمون «با پرداخت ۲۰دلار در هر ماه، کفالت تحصیلی یک کودک در ایران را بپذیرید» شروعی برای فعالیت بنیاد کودک در امریکا بود. این بنیاد ۱۵سال است مشغول بورسیه تحصیلی کودکانی است که از نظر تحصیلات در سطح بالایی قرار دارند اما به دلیل فقر ممکن است از ادامه تحصیل بازبمانند. گفت وگوی ما با سرور دادخواه مدیر داخلی دفتر بنیاد کودک در تهران را در مورد فعالیت های این بنیاد می خوانید.
بنیاد کودک از چه سالی فعالیتش را شروع کرد؟
ـ این بنیاد حدود ۱۵سال است که در ایران و امریکا فعالیتش را شروع کرده است. همزمان با شروع فعالیت این بنیاد در امریکا، ما شروع به شناسایی این کودکان در ایران کردیم. از طریق آموزش و پرورش و موسسات خیریه دیگر، کودکانی را که از نظر تحصیلی در سطح بالایی هستند ولی به دلیل نیازمندی، فقر اقتصادی یا مشکلات نبود پدر ممکن بود از تحصیل بازبمانند، بورسیه تحصیلی می کنیم و آن ها را تا پایان سال های تحصیل در دانشگاه حمایت می کنیم.
هم اکنون تعداد زیادی فارغ التحصیل در رشته های مختلف داریم که بعضی از آن ها تا ۱۰ سال یا بیشتر تحت پوشش ما بوده اند. رشته های مختلف داریم و تعدادی هم پزشک مشغول تحصیل هستند و هنوز در دانشگاه های ایران مددجو داریم که در رشته های گوناگون ادامه تحصیل می دهند و این نشان دهنده موفقیت هایی است که بنیاد کودک توانسته با همت خیرین ایرانی مقیم امریکا، کانادا، امارات متحده عربی و سوئیس در خارج و چه در داخل کشور به دست بیاورد.
پیشنهاد ایجاد این انجمن از طرف چه کسی مطرح شد؟
ـ آقای دکتر مهرداد یثربی این پیشنهاد را مطرح کردند که از ایرانیان ساکن امریکا هستند. خودشان می گویند وقتی برای زندگی به امریکا رفته اند، دیده اند که این کار خیلی مرسوم است و به خصوص این کمک به کودکان کشورهای آفریقایی صورت می گیرد. به نظرشان رسیده است با پتانسیل بالایی که به دلیل تعداد زیاد ایرانیان مقیم امریکا وجود دارد، چرا آن ها را تشویق نکنیم که به بچه های کشور خودمان کمک کنند.
شروع فعالیت این بنیاد هم با پخش یک اطلاعیه بین ایرانیان مقیم امریکا شروع شد؛ اطلاعیه یی با این مضمون که شما می توانید با پرداخت ۲۰دلار در ماه، کفالت تحصیلی یک کودک در ایران را بپذیرید.
کاری که بنیاد کودک می کند این است که به تلاش کودکان بها می دهد. کودک با تحصیل و کسب توانایی هم برای خودش مفید است و هم برای خانواده اش. ایشان می گویند ما الماس ها را پیدا می کنیم و آن ها را تراش می دهیم. در حقیقت ما در این بنیاد استعدادیابی می کنیم؛ استعدادهایی که ممکن است بر اثر فقر فرهنگی یا فقر اقتصادی از تحصیل باز بمانند.
کودکان نیازمند از طریق خیریه ها و آموزش و پرورش شناسایی می شوند. افرادی هم هستند که چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، کفالت تحصیلی این کودکان را بر عهده گرفته اند. چگونه این کمک ها به کودکان داده می شود؟ آیا برایشان دفتر و کتاب خریده می شود؟ هزینه های معمولی زندگی این کودکان مثل خوراک و پوشاک چطور تامین می شود؟
ـ در حقیقت همه این موارد که شما گفتید در اختیار بچه ها قرار می گیرد و این بستگی به نیازهایی دارد که از طریق مددکاران بچه ها اعلام می شود. ببینید ما برای هر تعداد از بچه ها یک مددکار داریم که رابط بین ما و بچه ها هستند. درست است که خانواده های این کودکان نیازمند کمک هستند و این پول هم وقتی وارد خانواده می شود همه افراد خانواده از آن استفاده می کنند ولی نماد اصلی ما فرزند خانواده است که در حال تحصیل است یعنی در حقیقت ما داریم به تلاش بها می دهیم و می گوییم تا زمانی که این کودک در حال درس خواندن است تحت پوشش قرار می گیرد.
کسانی که به جمع کفیلان ما می پیوندند با فرمی که پر می کنند یک تعهد اخلاقی را می پذیرند که ماهانه مبلغ مشخصی برای یک فرد مشخص بپردازند. آن ها حتی بچه خود را هم انتخاب می کنند و هزینه های تحصیلی همان بچه را می پردازند. در سیستم حسابداری ما هم هر چیزی که این کفیل می دهد برای مددجوی خاص خودش مورد استفاده قرار می گیرد و برحسب نیاز می تواند مواد غذایی، پوشاک و... باشد. گاهی خود کفیلان دیگر هزینه ها را برعهده می گیرند مثلاً در شروع سال تحصیلی و قبل از سال نو، ما بی نهایت هدایایی داریم که مربوط به شروع سال تحصیلی می شود، همین طور در روز تولد بچه ها و در برخی ماه های سال مثل ماه رمضان. همه این ها مستلزم این است که ما بدانیم این خانواده به چه چیزهایی نیاز دارد و چند سال اخیر هم طبق قوانین امریکا، پول از خارج از ایران فقط به صورت مواد غذایی وارد کشور می شود که بین دانش آموزان توزیع می شود ولی این موضوع فقط مختص امریکاست و دیگر کمک هایی که از طریق اروپا، کانادا و امارات متحده عربی، جمع آوری می شود، به صورت وجه نقد به حساب بنیاد کودک در ایران واریز می شود.
یعنی پولی که کفیلان مقیم امریکا پرداخت می کنند به صورت مواد غذایی وارد کشور می شود؟
ـ بله. برای اینکه از کشور امریکا، پولی نباید وارد کشور ما شود حتی برای موسسات خیریه. این مساله یی است که عمدتاً بعد از ۱۱سپتامبر با آن مواجه شده ایم.
پس با این شرایط شما روی کمک ایرانیان داخل از کشور حساب می کنید؟
ـ به لحاظ مشکلات به وجود آمده، بیشتر بله. ضمناً برای همه کودکان از طریق بانک ملی حساب باز کردیم و هرماه به همان میزانی که کفیل شان متعهد شده است پول به حساب شان واریز می شود.
این رقم در هر ماه چقدر است؟
ـ کمترین رقم ۳۰هزار تومان است و به بالای ۱۰۰هزار تومان در ماه هم می رسد چون دانشجویان و کودکان سرطانی که تحت پوشش موسسه هستند، نیاز به پول بیشتری دارند و این میزان به ۱۰۰هزار تومان در ماه هم می رسد.
آیا از هر خانواده فقط یک دانش آموز تحت پوشش قرار می گیرد یا ممکن است چندین دانش آموز در خانواده های نیازمند تحت پوشش قرار گیرند؟
ـ دقیقاً همان طوری که شما می گویید بر حسب نیاز خانواده است. اگر خانواده یی بسیار نیازمند کمک باشد و بیش از یک بچه محصل داشته باشد و البته بچه ها شرایط بنیاد کودک را از نظر تحصیل و معدل داشته باشند، آنان نیز تحت پوشش قرار می گیرند و این تعداد در برخی خانواده ها تا سه دانش آموز هم می رسد.
معدل مورد نظر بنیاد کودک برای تحت پوشش قرار دادن دانش آموزان چقدر است؟
ـ برای دوره ابتدایی حداقل معدل ۱۹، برای راهنمایی ۱۸و برای دبیرستان ۱۷.
این معدل خیلی بالاست.
ـ نخیر. بچه های ما از پس این معدل ها برمی آیند و اگر دقت کنید می بینید بچه های بااستعداد زیادی هستند که اگر حمایت شوند نتیجه خواهیم گرفت و فارغ التحصیلان ما نشانگر این موضوع هستند.
در حال حاضر، چند دانش آموز تحت پوشش این بنیاد هستند؟ و در مجموع چند دانش آموز از شروع فعالیت این بنیاد تحت پوشش این بنیاد قرار گرفته اند؟
ـ از ابتدای شروع به کار بنیاد کودک، بیش از چهار هزار و ۳۰۰دانش آموز تحت پوشش قرار گرفته اند و رقمی که الان تحت پوشش قرار دارند به سه هزار و ۳۰۰دانش آموز می رسد. تعدادی از دانش آموزان فارغ التحصیل و از سیستم کمک رسانی خارج شده اند. تعدادی ازدواج کرده اند البته تعدادی دانش آموزانی بودند که ریزش داشته اند یعنی تحصیل را رها کرده و به دلیل افت تحصیلی یا دیگر مسائل، از این سیستم خارج شده اند و متاسفانه سعی ما به نتیجه نرسیده است.
کودکان تحت پوشش این بنیاد فقط در تهران تحصیل می کنند؟
ـ خیر. ما در ۲۲ استان فعال هستیم. ۱۳شعبه فعال در شهرهای ایران داریم و شعبه چهاردهم در زابل است که به تازگی افتتاح شده و فعالیت خود را شروع کرده است. البته فقط در تعدادی از این ۲۲ استان شعبه داریم و در شهرهایی هم که شعبه نداریم از طریق مددکارانی که با ما همکاری می کنند، فعالیت می کنیم. مددکاران ما، کودکان واجد شرایط را شناسایی و به ما معرفی می کنند و ما اینها را تحت پوشش قرار می دهیم. در حقیقت ما گسترده ترین شبکه حمایت از کودکان و نوجوانان را در سطح ایران در اختیار داریم.
این مددکاران به صورت داوطلبانه با شما همکاری می کنند؟
ـ ما چندین نوع همکار داریم. افرادی هستند که کاملاً به صورت داوطلبانه با ما همکاری می کنند. افرادی هستند که بازنشسته آموزش و پرورش هستند و اوقات بیکاری شان با ما همکاری می کنند و افرادی هم هستند که به صورت رسمی در دفاتر ما مشغول به کار هستند. این افراد چه در رده مددکاری و چه در رده کارمند اداری، استخدام رسمی هستند و تحت پوشش تامین اجتماعی قرار دارند. ما حتی برای کسانی هم که به صورت قراردادی یا بازنشستگان دیگر ادارات که با ما همکاری می کنند، کلیه مزایا را به صورت قانونی پرداخت می کنیم و حتی مالیات حق الزحمه آنها هم پرداخت می شود.
این موسسه دوتا مساله مهم را رعایت می کند؛ یکی جوابگویی اش است و دیگری حسابرسی توسط حسابرسان قسم خورده. سالانه با وجودی که هزینه یی هم به بنیاد کودک تحمیل می شود اما این موسسه را حسابرسی می کنیم به این دلیل که می خواهیم پاسخگو باشیم. به نظر ما هرکسی از یک ریال تا هزاران دلار به ما پرداخت کند حق دارد بداند این پول چگونه هزینه شده است. بنابراین سیستم طوری طراحی شده است که هر لحظه بتوانیم پاسخگو باشیم.
کودکان با معدل بالا، به دلیل فقر اقتصادی است که تحت پوشش بنیاد کودک قرار دارند یا مشکلات دیگری از قبیل اعتیاد والدین، فقدان پدر، طلاق والدین و... هم دارند؟
ـ ببینید سه شرط اصلی ما نیازمند کمک بودن، محصل بودن و معدل بالا داشتن است. دانش آموزی که این شرایط را دارد و می خواهد درس بخواند، به او این اطمینان را می دهیم که اگر خوب درس بخواند تحت حمایت قرار می گیرد.
خانواده های این کودکان هم به سه قسمت تقسیم می شوند؛ بچه هایی که پدر از دست داده اند و جزء ایتام هستند. بچه هایی که فرزند طلاق هستند و پدر خانواده را ترک کرده است و دسته دیگر کودکانی هستند که پدر حضور دارد اما ازکارافتاده، مریض و مسن است. ما اعتیاد را جزء از کارافتادگی و ناتوانی پدران نمی دانیم. گرچه فرزندان پدران معتاد هم حق ادامه تحصیل دارند ولی شاید ما این توان بخش مددکاری مان را در حدی نمی بینیم که به کفیلان مان اطمینان بدهیم پولی که به ما می دهند صرف اعتیاد والدین نمی شود و برای تحصیل کودکان هزینه می شود. به دلیل همین پاسخگویی است که متاسفانه به رغم اینکه بچه های خانواده های اعتیاد هیچ گناهی ندارند، اما مجبوریم سراغ بچه های دیگر برویم و این بخش را به دیگر موسسات کمک رسانی بسپاریم.
دانش آموزان تحت پوشش این موسسه بیشتر دختر هستند یا پسر؟
ـ بیشتر دختر هستند.
موسسه شما چه خدماتی جز تامین هزینه های تحصیل به این دانش آموزان می دهد؟ آیا حمایت های خاص دیگری از این کودکان صورت می گیرد؟
ـ این کودکان می توانند با مددکاران شان در تماس باشند و کلیه مشکلات را با آنان مطرح کنند. اردوهای علمی و فرهنگی برای کودکان مان داریم. حتی مجلات را آبونمان شده و برایشان می فرستیم. در دفاترمان هم خدمات مشاوره یی داریم که اگر دانش آموزان نیازی داشته باشند می توانند مراجعه کنند. می توان گفت ما دورادور حمایتی از این خانواده و به خصوص دانش آموزان انجام می دهیم و سعی می کنیم دیگر مشکلات آنها را هم حل کنیم. البته ما این مشکلات را با کفیلان بچه ها هم مطرح می کنیم تا اگر تمایلی دارند از نظر مادی به آنان کمک کنند.
علاوه بر فعالیت روتین مان، فعالیت دیگری در ارومیه داریم که دلم می خواهد در موردش بگویم. همان طور که می دانید در این استان به دلیل هم مرز بودن با خیلی از استان های دیگر و اثرات بمباران های شیمیایی، کودکان زیادی مبتلا به سرطان هستند. ما در کنار بیمارستان امید که یکی از بیمارستان های مجهز است منزلی را با کمک خیرین خریداری و آن را به هشت سوئیت تقسیم کردیم و در هر کدام وسایل اولیه زندگی مثل یخچال، تلویزیون، گاز و...گذاشتیم.
تا پیش از این وقتی این کودکان برای درمان می آمدند به دلایل مختلف از جمله وضعیت اقتصادی و وضعیت ظاهری بچه ها، بعضی مواقع مسافرخانه ها آن ها را قبول نمی کردند و خانواده ها مجبور می شدند درمان را نیمه کاره رها کنند و به روستاهای خودشان برگردند. با راه اندازی این هشت سوئیت، خانواده ها می توانند در زمان درمان بچه ها در این مکان ها اقامت کنند و البته ما مواد غذایی هم در اختیارشان می گذاریم. گاهی مددکاران به ما می گویند حتی در یک سوئیت بیش از یک خانوار زندگی می کنند چون اینها نیاز دارند و جایی برای ماندن ندارند و مجبور بودند حتی در گوشه خیابان و کنار بیمارستان بمانند. برای خرید دارو هم پول کافی نداشتند و مجبور بودند این کودکان درد بکشند و بر اثر این بیماری تعدادی از آن ها از دست رفتند. الان تعداد زیادی از این کودکان تحت پوشش بنیاد کودک هستند هرچند شرایط این بنیاد را برای حمایت تحصیلی ندارند چون خیلی از این کودکان نمی توانند درس بخوانند.
ارتباط این بنیاد با شعب بنیاد کودک در امریکا، کانادا، سوئیس و امارات متحده عربی چگونه است؟
ـ در حقیقت می شود گفت اعضای بنیاد کودک در خارج از کشور برای ما کفیل پیدا می کنند و آنها را ترغیب می کنند که به ایرانیان و بچه های هموطن خودشان کمک کنند. با فعالیت های این انجمن ارتباط خوبی بین ایرانیان مقیم خارج و داخل کشور برقرار شده و آن ها احساس می کنند جز خانواده خودشان دغدغه فکری دیگری هم دارند و به نحوی می شود گفت با کشور خودشان یک ارتباط عاطفی برقرار کرده اند.
ما هر سال دوبار برای کفیلان مان، گزارشی از بچه ها می فرستیم؛ گزارشی از وضعیت مالی و اقتصادی و به خصوص گزارشی از وضعیت تحصیلی آن ها. گزارش اول در نیمه اول سال تحصیلی با یک کارت تبریک از مددجو به مناسبت سال نو، برای کفیل می فرستیم. در گزارش پایان سال، آخرین عکس مددجو را به همراه یک نامه برای کفیل می فرستیم و این ارتباط معنوی برقرار می ماند. ما دیدار با کفیل داریم که کفیلان می توانند بچه هایشان را ببینند، چه آن هایی که از خارج از کشور به ایران می آیند و چه کسانی که در داخل ایران هستند.
ما حتی ارتباط تلفنی برایشان برقرار می کنیم و با احتساب اختلاف زمان، برنامه ریزی می کنیم تا بتوانند با بچه مورد نظرشان صحبت کنند.
بین این بنیاد و دیگر سازمان های دولتی و غیردولتی دیگر تبادل امکانات وجود دارد؟
ـ متاسفانه ارتباط تنگاتنگی نبوده است.
آیا خودتان این ارتباط را نخواستید. مثلاً کانون پرورش فکری و دیگر موسسات دولتی که می توانند به بچه های شما خدمات فرهنگی ارائه کنند؟
ـ گاهی هم سراغ شان رفتیم ولی نتیجه مطلوب نگرفتیم. ما خیلی تمایل داریم شهرداری ها موافقت کنند از امکانات خودشان همانند بیلبوردها و دیگر برنامه های تبلیغاتی برای اهداف ما استفاده شود، چون کار ما به نوعی با فرهنگ در ارتباط است و در حقیقت زیربنای فرهنگی یک جامعه را می سازیم. ما بازوهای توانا برای نهادهای فرهنگی هستیم. ما هم گوشه یی از کار آموزش را بر عهده گرفتیم و تعدادی از این کودکان را به آرامش رساندیم تا درس بخوانند و نگران خرج تحصیل شان نباشند.
البته این کار اصلی ما است. ما کارهای دیگری هم کردیم. برای چند مدرسه نابینایان سایت کامپیوتری راه اندازی کردیم. بهترین نوع سمعک دنیا را خریداری کردیم و در اختیار کودکان کم شنوا در استان های محروم مثل ایلام، سیستان و بلوچستان و آذربایجان شرقی گذاشتیم تا بتوانند صدای پدر و مادر خود را بشنوند. کاروان های لوازم خانگی برای خانواده ها راه اندازی کردیم و اینها را به عنوان تبریک به بچه ها جایزه دادیم. هدیه را به خود بچه دادیم و از او خواستیم رسید را تحویل بگیرد تا عزت نفس بچه ها بالا برود و در حقیقت با این کار به آنان می گوییم که تو هم داری زحمت می کشی و این به خاطر زحماتت است.
ارتباطی بین بنیاد کودک و دیگر سازمان های حمایتی مثل بهزیستی و کمیته امداد وجود دارد؟
ـ ممکن است تعدادی از بچه های بهزیستی و کمیته امداد تحت پوشش این بنیاد باشند ولی اگر منظورتان دریافت کمک از این موسسات است ما هیچ کمکی دریافت نمی کنیم. ما حتی تعدادی از بچه های محک و کودکانی از سازمان های خیریه دیگر را هم تحت پوشش داریم.
آیا کودکانی که خود تحت پوشش این بنیاد بوده اند، کفیل کودک دیگری شده اند؟
ـ نکته قشنگ کار ما همین است. تعدادی از این کودکان که حالا دیگر بزرگ شده اند، برای موسسات ما کار می کنند. تعدادی هستند که جزء کفیل های ما شده اند یا ماهانه به بنیاد کمک مالی می کنند.
اگر کسی بخواهد کفیل کودکی شود باید چه میزان در ماه پرداخت کند؟
ـ ما همچنان با ماهی ۲۰هزار تومان کارمان را ادامه می دهیم. ولی برای هر کودک بیش از یک کفیل می گیریم چون حداقل ماهی ۳۰هزار تومان برای یک بچه دبستانی مناسب است یا برای خانواده یی که چند بچه تحت پوشش بنیاد دارند.
این بنیاد یک خیریه غیردولتی و غیرانتفاعی است، اما فضای این دفتر و حتی نوع فعالیت هایی که انجام می دهید، خیلی حالت خیریه یی به آن شکل مرسوم در ایران را ندارد.
ـ خب چون ما اینجا به شکل سنتی کار نمی کنیم. تصور از موسسات خیریه در ایران یعنی اینکه عده یی نیازمند در موسسه یی نشسته اند و مواد غذایی و پوشاک قرار است بین شان توزیع شود. ما در این بنیاد سیستم توزیع مستقیم نداریم. پول را به حساب خانواده ها واریز می کنیم و اگر هدایایی باشد به صورت بسته بندی شده و با عنوان هدیه در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد. خیلی به این موارد دقت می کنیم.
حتی به ما پیشنهاد شد صندوق هایی در ادارات و بانک ها بگذاریم ولی استدلال ما این بود که اگر یک بچه بیمار باشد شاید برای خودش و خانواده اش پذیرفته شده باشد که دیگران برای درمان بیماری صعب العلاج به او کمک کنند و اگر جایی در این مورد صندوقی ببیند برایش سخت نباشد. ولی برای بچه های ما پذیرش این مساله خیلی سخت است. این برای من هم قابل قبول نیست. ما می خواهیم بچه ها بدانند پولی که در اختیارشان قرار می گیرد، بهای تلاشی است که انجام می دهند.
خیلی عجیب است که با این حجم خدمات، خیلی کم در مورد این موسسه شنیده ایم.
ـ یکی از دلایلش این است که ما تا حالا در ایران تبلیغی نداشته ایم. ما تا قبل از وقایع ۱۱سپتامبر هیچ کمکی از ایرانیان داخل کشور دریافت نمی کردیم و به راحتی ایرانیان خارج از کشور این مسائل را تامین می کردند. ما فقط در اینجا این کودکان را پیدا می کردیم و تحت پوشش کفیلان قرار می دادیم ولی بعد از آن به این فکر کردیم که اگر این دایره روز به روز تنگ تر شود و مشکلاتی پیش بیاید که کمک ها وارد ایران نشود، نمی توانیم این بچه ها را رها کنیم. پس باید فکری کنیم که بتوانیم کمک هایی هم در ایران جمع آوری کنیم. و تا این زمان فقط تبلیغات ما دهان به دهان بوده و خیلی تبلیغات وسیعی نداشتیم. اما با توجه به مسائلی که گفتم در مورد عزت نفس بچه ها و بقیه موارد، می خواهیم این تبلیغات خیلی آگاهانه صورت بگیرد و دلمان نمی خواهد در بوق و کرنا کنیم که این کودکان نیازمند هستند. می خواهیم روی استعدادهای این بچه ها تکیه کنیم و توان مان را برای پرورش این استعدادها جمع کنیم.
محبوبه حسین زاده
منبع: http://www.aftabir.com