منتشر شده در یکشنبه, 19 مهر 1394 08:24 |
کلمات کلیدی: نهادهاي خيريه، موسسات خيريه، سازمان های خیریه، امر خیر، انجمن خیریه
مقدمه
مدنيت نشانههای فراوانی دارد كه وجودش را مديون آن ها است. بدون اين عوامل نمیتوان ادعا كرد كه جامعهای مدني است و از قوانين مدني پيروي ميكند. يكي از اين عوامل كه شايد آن قدرها كه بايد جدي گرفته نميشود، وجود موسسات و بنيادها و نهادهاي خيريه در يك جامعه است. اين نهادها و سازمانها اعم از خصوصی و دولتي در سراسر دنيا سعي ميكنند اختلاف طبقاتي موجود در يك جامعه به اشكال گوناگون از بين ببرند و جامعه را يك دستتر و منسجمتر جلوه دهند. ممكن است چنين خواستي قدري ايدهآليستي و دور از واقعيت به نظر برسد كه جامعهاي فاقد طبقات باشد و همه مردم آن جامعه از نظر اقتصادي و فرهنگي در يك سطح زندگي كنند و از مواهب يكساني برخوردار باشند. اما اين خواست خود گام بزرگي است براي اعتلاي جوامع بشري؛ ولو هرگز محق نشود. در هر صورت موسسات خيريه و سازمانهاي دولتي كه در كشورهاي ديگر مشغول فعاليت هستند، ميتوانند نمونههاي مناسبي باشند براي همانندسازي و الگو برداري. بد نيست خيلي كوتاه به شكل كاري آن ها در بعضي از كشورها گريزي بزنيم.
قانوني براي گسترش رفاه اجتماعي
در بسياري از كشورها، نهادها و سازمانهاي دولتي عريض و طويلي وجود دارند كه به شكل كاملا قانوني مشغول گسترش فرهنگ نيكوكاري هستند. اين سازمانها علاوه بر كمك كردن در تسهيل امر خير، براي موسسات خيريه خصوصي و سازماندهي و تجهيز آن ها، خودشان هم بازوي اجرايي دارند و به اين امر مشغول هستند. از جمله اين كشورها ميتوان به انگلستان و كانادا اشاره كرد كه بنياد ملي خيريه دارند و براي رسيدن به اين نقطه از مجراي قانون گذر كردهاند. در واقع اين سازمان با لوايحي كه تقديم پارلمانهاي اين كشورها شده، به قانون تبديل شدهاند و لازم الاجرا هستند. اين سازمانها به دور از هر نوع نفع شخصي يا دولتي فعاليت ميكنند و علاوه بر كمكهاي بشر دوستانهاي كه توسط مردم به حساب آن ها واريز ميكنند، از بودجه ساليانه دولتي خوبي هم برخوردار هستند. علاوه بر آن درصدي از مالياتي كه مردم پرداخت ميكنند، به اين سازمانها تعلق دارد. اين سازمانها در واقع پلي هستند براي ايجاد فاصله كمتر طبقاتي در سطح اجتماع. اين نوع برخورد در اين سازمانها، به این دلیل مثالزدنياست كه از خود مردم براي كمك به اقشاري كه به هر شكل نياز به كمكهاي مدني دارند استفاده ميشود، و نظام مالياتي منسجم ميتواند عاملي باشد براي تحقق صحيح آرمانهاي خيرخواهانه. قانونمندي در اخذ كمكهاي بشر دوستانه، نظام سلامت و مستحكمي بنا ميكند كه در مواقع اضطرار، مشكلات را آسانتر حل ميكند و سرگشتگي ناشي از پديده ناهنجار اجتماعي، در اوج درگيري نهادها با آن موضوع را كاهش ميدهد. تصور كنيد يك بلاي طبيعي در جغرافيايي خاص اتفاق افتاده و نهادي براي ساماندهي مالي جريان وجود ندارد. جمعآوري كمكهاي مردمي در چنين شرايطي، سير طبيعي ساماندهي حادثه را مختل ميكند و بار مضاعفي بر دوش نهادها ميگذارد. اما چنين قوانيني ميتوانند همه چيز را از پيش كنترل شده كنند تا صرفا امر امداد رساني و امثال آن به شكل مطلوبي انجام شود. از آن گذشته تعهدي كه افراد يك جامعه، خود به خود در قبال همنوعان خود ميدهند، حس همياري و همكاري را بين آنها زندهنگه ميدارد و «ملت» بودن را بيشتر تداعي ميكند. بشر بيش از آنكه نيازمند كمك ديگران باشد، به حس زيباي كمك كردن نياز دارد. تجربهكردن «انسانيت» و «انسان دوستي» در چنين جامعهاي ميتواند نشاط اجتماعي را به يك امر هميشگي تبديل كند.
تاريخ انسان دوستي
در كشور انگلستان از سال 1601 ميلادي يعني بيش از 4 قرن پيش، نهادهاي خيريه وجود داشتند كه اولين وظيفه آن ها رساندن پول به خانوادههاي فقير و كم درآمد بود. توجهي كه مردم جامعه به كودكان داشتند باعث ميشد از همان سالها، كمك به كودكان بيسرپرست و يتيم رواج داشته باشد. ميتوان به نقش كليسا در چنين امري اشاره كرد كه به عنوان يك نهاد اجتماعي-ديني همواره سعي ميكرد نقش خود را در تعادل اجتماعي، درست ايفا كند. كليساي كاتوليك با جمعآوري اعانه و قسمت كردن پول بين اقشار آسيبپذير و كمدرآمد، همواره يكي از پايههاي امر خير و نيكو كاري به حساب ميآمد و همچنان ميآيد. البته در اين سالها با رشد سريع جمعيت و پراكندگي آن در سراسر دنيا، شايد نهادي كه بيشتر بايد صرف امور مذهبي شود، آنچنان قدرت توزيع عادلانه ثروت را نداشتهباشد، در نتیجه موسسات و سازمانها ميتوانند اين نقش را به خوبي بازي كنند. شكل ارائه خدمات بشر دوستانه در اين سازمانها كاملا مدون شده و هر بخش موظف است وظيفه خود را به خوبي انجام دهد. بخشي مربوط به تهيه غذا براي نيازمندان و بيخانمانها وجود دارد كه هر شب مقداري غذا بين آنها توزيع ميكند. بخش ديگر مربوط به تامين هزينههاي تحصيلي دانش آموزان و دانشجوها ميباشد كه در بيشتر مراكز آموزشي يك نماينده براي شناسايي افرادي دارد كه از عهده هزينههاي تحصيل بر نميآيند. اين بخش به دو شكل فعاليت ميكند: اول اينكه هزينه تحصيل افرادي را كه تواناي پرداخت ندارند در همان مركز آموزشي خاص تقبل ميكند و دوم اينكه دانشآموزان و دانشجویان با استعداهاي درخشان را شناسايي ميكند تا بورسيه تحصيلي به آن ها اهدا كند تا در مراكز درخور توجهتري درس بخوانند. توجه به هرز رفتن استعدادها در اين بخش بسيار حائز اهميت است كه برميگردد به مديريت منابع انساني. مديريت منابع انساني همواره به عنوان يكي از شاخصهاي توسعه مورد بحث بوده و توجه به تحصيل و كار از زير شاخههاي مهم اين مبحث محسوب ميشوند.
بخش قابل توجهي در بسياري از سازمانهاي خيريه در سراسر جهان وجود دارد كه از افراد در برابر تبعيضهاي نژادي، قومي و مذهبي دفاع ميكند. اين بخشها موظفند افراد با اقليتهاي قومي و مذهبي را شناسايي كنند و شرايط اجتماعي آن ها را در جغرافياي خاص خودشان تحت نظر قرار دهند. اگر اين شرايط براي آن ها آزاردهنده و غير قابل تحمل ارزيابي شود، اين سازمانها موظفند اين افراد را به هزينه خودشان به مكان ديگري انتقال دهند كه يا با همنوعان خود در ارتباط باشند و يا آن مكان جديد، مكاني باشد كه اين نوع تبعيضها در آن رواج نداشتهباشد. اين بخش زيرمجموعه سازمانهايي محسوب ميشوند كه از حقوق بشر دفاع ميكنند.
در بعضي موارد وظایف موسسات خيريه تا سطح NGO ها هم گسترش پيدا ميكند و جالب اينجا است كه گاهي آن ها حتي از حقوق انسانها هم فراتر ميروند و با استفاده از همان قوانين مالياتي و كمكهاي مردمي و بودجهها دولتي، به حمايت از حقوق حيوانات و يا حفاظت از محيط زيست ميپردازند كه البته طبق قانون كاملا اجازه چنين فعاليتي را دارا هستند و نبايد تصور كرد آن ها از محدوده خود، پا را فراتر گذاشتهاند.
سرگرميهاي خيريه
سازمان هاي خيريه گاهي دست به برگزاري مراسم گوناگوني ميزنند كه با مشاركتهاي مردمي انجام ميشود. اين موضوعات بيشتر به حوزه سرگرمي ارتباط دارند و علاوه بر انجام شدن يك امر نيك و بشر دوستانه، تعداد زيادي از افراد جامعه ميتوانند شادي را در كنار هم تجربه كنند. كنسرتهاي موسيقي ريز و درشتي كه بهوسيله اين نهادها تدارك ديده ميشوند، يكي از مهمترين نمونههاي اين نوع امور هستند. اين كنسرتها اصلا حالت تصنعي ندارند و به جاي آنكه طبق تصور، در مكانهاي كوچك برگزار شوند، دقيقا در يك سالن بزرگ يا در يك فضاي باز وسيع انجام ميشوند كه معمولا مملو از جمعيت ميشوند. دعوت كردن از هنرمندان شناختهشده و بزرگ، تعداد زيادي را به محل كنسرت ميكشاند و تمام پولي كه از خريد بليت توسط تماشاچيان پرداخت شده، صرف امور خيريه و انسان دوستانه ميشود. اين برنامه ها معمولا دو نوع هستند: يا براي خدمترساني به يكي از بحرانهاي دائمي جامعه بشري مثل بيماران مبتلا به ايدز، تدارك ديده ميشوند يا يك مناسبت خاص دارند. طوفان كاترينا در آمريكا و سونامي اقيانوس هند دو نمونه از اتفاقاتي محسوب ميشوند كه به بهانه آن ها كنسرتهاي متعددي در دنيا برپا شد. بسياري از آسيبديدگان اين بلاياي طبيعي، مديون اين كنسرتها هستند. هر چند واژه دين و مديون در يك امر انساندوستانه معنايي ندارد و صرفا براي آنكه حق مطلب ادا شود از اين واژه استفاده شد.
جشنوارههاي متعددي در همين زمينه اتفاق ميافتند كه در كشور خودمان هم نظايري دارند. انواع و اقسام جشنوارههاي غذاها، آثار هنري، محصولات صنايع دستي و امثال آن ها، در سراسر دنيا تدارك ديده ميشوند تا علاوه بر جذب مخاطبان و ايجاد محيطي پر نشاط براي آن ها، سازمانها و نهادهاي خيريه هم براي خدمترساني به نيازمندان، دست فراختری داشته باشند.
ثبت يك انجمن خيريه
در انگستان و ولز، ثبت يك انجمن يا موسسه خيريه، يكي از آسانترين و كم دردسرترين كارهاي ممكن است. با داشتن 5000 پوند ميتوان يك كار بزرگ خير را شروع كرد. اين پول به عنوان ديعه نزد كميسيون خيريه انگلستان باقي ميماند و موسسه كارش را شروع ميكند. تنها كار قانوني كه بايد در مسير ثبت يك موسسه انجام داد، گرفتن عدم سوء پيشينه است. آن هم صرفا به اين خاطر كه از كلاهبرداريهاي احتمالي به اسم امر خير جلوگيري شود. موسسات خيريه از پرداخت ماليات معاف هستند و لازم نيست هيچ پيگيري مالياتي از آن ها به عمل بيايند. اين موضوع ميتواند رواج چنين فرهنگي را گسترش دهد. علاوه بر اين موضوع، بحث ديگري كه ميتواند مردم يك جامعه را به سمت انجام امر خير سوق دهد، سهيم شدن افراد مشهور در اين كار است. بسياري از بازيگران سينما، ورزشكاران و حتي سياستمداران، ميتوانند با شروع كار، ديگران را هم به مشاركت دعوت كنند. در ايالات متحده، بزرگترين موسسه خيريه متعلق به خانواده «راكفلر» است كه يك خانواده سرشناس در سياست به شمار ميآيند. اين خاندان هميشه به مقتصد بودن معروف بودند، اما خوب است كه اين شهرت را خرج امور خيريه و بشر دوستانه هم كردهاند كه ميتواند الگويي باشد براي ديگر سياستمداران.
منبع: http://abrarcharity.ir