منتشر شده در یکشنبه, 08 آذر 1394 12:04 |
بخش سوم
انواع بنیادهای اجتماعی خیریه
درباره ی نام گذاری فعالیت های خیریه (27) اتفاق نظر وجود ندارد. امروزه برای توصیف این مؤسسه ها اسامی زیادی به کار گرفته اند. مانند بخش غیر انتفاعی، بخش امور خیریه، بخش خصوصی، بخش داوطلبی، بخش مؤسسات معاف از مالیات، سازمان های غیر دولتی، بنیادهای خیریه و بسیاری دیگر از این عناوین، ولی هر اصطلاح نشانگر یک بعد از این سازمان هاست و هر کشور عنوان خاصی را به کار می بندد، در حالی که قوانین ایران اصطلاح های «وقف و بنیادهای وقف» و یا «مؤسسات و بنیادهای خیریه» را به کار می گیرد.
در ایران می توان کارگزاران فعالیت های خیریه نیکوکاری طبق اهداف و مقاصد و نحوه و مدیریت و منابع مالی آن به چند دسته تقسیم کرد:
بنیادهای نیمه دولتی
بنیادهای دولتی فعال در زمینهی امور اجتماعی مانند سازمان تأمین جتماعی، منظور نشده است.
کمیته ی امداد امام خمینی (28)، بنیاد شهید (29)، بنیاد مستضعفین و جانبازان (30) سه نمونه از بنیادهای خیریه ای است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تأسیس گردیدند تا به مشکلات و نیازمندیهای سه قشر اصلی جامعه رسیدگی و خدمات لازم را ارائه دهند. علی رغم استقلال این بنیادها از دولت، کمک هایی از آن دریافت می دارند و بودجه ی مالی این بنیادها از سه منبع مالی به دست میآید: درآمد موقوفات، کمک های دولتی، اعانات و کمک های مردمی.
بنیادهای وقفی
سنت «وقف» در گذشته محدود به وقف اماکن و ابنیه ی خاص مانند مساجد، بیمارستان ها، مدارس و یا ارائه ی خدمات ویژه مانند استفاده از چاه، قنات، زمین، و روشنایی بوده است ولی در دوره های پیشین بنیادهای خیریه در ایران دارای اهداف و وظایف متعدد بوده که یکی از بهترین نمونه های آن، بنیاد ربع رشیدی در آذربایجان، و آستان قدس رضوی در خراسان است.
سازمان اوقاف و امور خیریه و یا متولیان تلاش نموده تا این بنیادها احیا، و همانند گذشته توسعه و رشد یابد.
پس از برپایی جمهوری اسلامی ایران بسیاری از نیکوکاران اقدام به تاسیس بنیادهای خیریه به وسیله راهاندازی مؤسسه های خیریه ی گروهی و غیر انتفاعی و با اهداف خاص نمودند که علاوه بر درآمد «وقف» از «سرمایه گذاری» و به عنوان اصلیترین منابع مالی آن مؤسسه ها تکیه گردید تا بتواند هزینه های طرح های خیریه ی خود را تأمین نمایند.
این دسته از بنیادهای خیریه توانستند تحول کیفی در روند وقف که از گذشته به ارث رسیده بود، ایجاد کنند. مجمع متقین (31) و بنیاد فرهنگی البرز (32) و موقوفهی عبدالله رضوی (33)نمونه هایی از مراکز وقفی است که سیستم وقف بر درآمدهای حاصله از آنان تکیه دارد تا فعالیت های خیریه ی خود را مانند سرپرستی ایتام، ساختن مدارس و کمکهای درمانی ادامه دهد، و پدیده ی بنیادهای خیریه وقف در ایران به طور فزایندهای، گسترش یافته است و مدیریت آن با دو شیوه صورت میگیرد: نخست: با نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه، دوم: بنیادهایی که با نظارت متولی وقف و یا ناظر مستقل از سازمان اوقاف، اداره می گردد.
بنیاد فرهنگی البرز از جهل بنیادهایی است که زیر نظر سازمان اوقاف و در زمینه های آموزشی و فرهنگی خیریه انجام وظیفه میکند، این بنیاد به وسیله ی خیریه انجام وظیفه می کند، این بنیاد به وسیله ی خانواده ی حسین علی البرز از تجار تهران راه اندازی گردید، در اهداف این بنیاد چنین آمده است: کمک به تلاش های ابتکاری در زمینه ی علم و فن آوری، اعطای جوائز به شاگردان ممتاز، اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان و نفرات برتر آزمون و سراسری دانشگاه های کشور، چاپ و نشر کتب و تحقیقات، تأسیس مدارس و مراکز فرهنگی، کمک به انجام مطالعات و تحقیقات اسلامی و قرآنی و... خانواده البرز نیز تعداد هفت ساختمان چند طبقه ای را در پایتخت برای این مهم وقف نموده اند (34)
نمونه ی دیگر «مؤسسه ی خیریه ی مولی الموحدین» در استان کرمان در سال 1366 و به منظور کمک به شهروندان و اهالی آن منطقه در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، درمانی و آموزش تأسیس گردید و به طور مستقل به فعالیت ادامه داد. ابتدا این بنیاد توسط 34 تن از شخصیت های اجتماعی، مذهبی، سیاسی، و تجار و با هدف کمک به رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه و نیز کمک به مدارس دینی (حوزه های علمیه) و راه اندازی و کمک به مراکز آموزشی تأسیس گردید، این بنیاد بودجه ی خود را به این شرح تخصیص داده است:
35 درصد کمک به مستمندان و فراهم آوردن فرصت شغلی با همکاری مراکز ذیربط؛
30 درصد کمک به مراکز علمی و پژوهشی و فنآوری در منطقه؛
10 درصد کمک به مدارس دینی و فعالیت های مذهبی؛
10 درصد کمک به مراکز فرهنگی و کتابخانه ها؛
15 درصد اهداف دیگر هیئت مؤسس این بنیاد تعدادی از ساختمان ها و املاک و شرکت های تجاری و سهام کارخانه ها و شرکت های صنعتی را برای این مهم تخصیص داده اند (35)
بنیادهای خیریه مردمی
همان طور که گفته شد بیش از 1300 بنیاد و جمعیت خیریه ی مردمی وقفی و غیر وقفی در امور خیریه فعالیت می کنند و به جمع آوری اعانات و یا حقوق شرعیه تلاش میکنند و به جمع آوری اعانات و یا حقوق شرعیه تلاش می کنند این بنیادها در اغلب شهرهای ایران پراکنده هستند و با داشتن دفاتر مستقل و یا با استفاده از اماکن مذهبی مانند مساجد و یا مراکز دینی به فعالیت خود ادامه میدهند.
صندوق های قرض الحسنه
قبل از پیروزی انقلاب اولین نمونه های صندوق های قرض الحسنه در ایران تأسیس گردید و پس از پیروزی انقلاب، این مؤسسه های مالی مردمی در کنار بانک های دولتی گسترش یافت. هر چند این مراکز و مؤسسات، کوچک و پراکنده است، ولی نقش مهم و اساسی در حل مشکلات قشر فقیر و مستمند در مقایسه با خدمات بانک های دولتی، ایفا نموده است.
در سال 1366 صندوق های قرض الحسنه در حدود 320 میلیارد ریال به طور قرض الحسنه به مردم وام داده اند، در حالی که بزرگترین بانک ایران «بانک صادرات ایران» در حدود 10 میلیارد ریال وام اعطا نموده بود.
در سال 1362 قانون و مقررات تأسیس صندوقهای قرض الحسنه توسط وزارت کشور صادر گردید و در شمار بنیادهای مالی و تجاری غیر بانکی قرار گرفتند.
صندوق های قرض الحسنه نیاز به مجوز از وزارت کشور دارند، ضمن اینکه باید در «اداره ی کل ثبت شرکت های تجاری» وابسته به وزارت دادگستری به ثبت برسند، بنابراین هیچ ارتباطی به بانک مرکزی که بر همه ی بانک ها و صرافی ها نظارت دارند، نداشته اند. ولی «سازمان اقتصاد اسلامی» مسؤولیت نظارت و هماهنگی بین صندوق های قرض الحسنه در تهران (36) را به عهده دارد.
در استان ها، شورای محلی عهده دار هماهنگی میان صندوق های قرض الحسنه را بر عهده دارد.
خاطر نشان می گردد هر صندوق دارای هیئت امنا، هیئت مؤسس، هیئت مدیریه، مدیر، بازرس و تعدادی کارمند می باشد. تا در سال 1360 صندوق های قرض الحسنه به بیش از 200 صندوق تجاوز نمی کرد ولی در سال 1366 به 2250 صندوق در ایران رسید (37).
منابع مالی این صندوق ها از کمک ها و اعانات مردمی و مؤسسات و شرکت های امور خیریه بوده است که بودجه ی خود را در بانکها و صندوق های «قرض الحسنه» که در قرآن مجید بر آن تأکید شده است، می سپارند.
جمعیت ها و سازمان های بین المللی
جمعیت ها و سازمان های بین المللی در ایران حضور قابل توجهی ندارند، به استثنای مؤسسات وابسته به سازمان ملل و یا کمک رسانی به پناه جویان افغانی و عراقی زیرا قوانین و مقررات ایران، فعالیت جمعیت ها و سازمان های کمک رسانی خارجی را به دلایل سیاسی و فرهنگی محدود نموده است، اما کمک های خارجی از مسلمانان جهان از را مراجع تقلید و یا جمعیت های امور خیریه به طور غیر رسمی دریافت میگردد ولی کمک های دولتی کشورهای جهان فقط از راه جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی یا نمایندگی های رسمی آن ها صورت می گیرد. جمیعت هلال احمر تنها مؤسسه ی اصلی است که خدمات انسان دوستان و نیکوکاران خود را در داخل و خارج ایران ارائه می دهد همچنین این جمعیت کمک های خارجی را در حوادث غیر مترقبه میپذیرد.
بنیادهای نیمه دولتی در ایران گاهی کمک هایی انسانی به ملتهای محروم در لبنان، سودان، افغانستان و بوسنی و غیره ارائه مینماید ولی این بنیادها بیشتر به ارائه ی خدمات انسانی در داخل کشور ایران عنایت می کنند و هر از گاهی بنیادهای نیمه دولتی مانند کمیته ی امداد امام خمینی و یا جمیعت هلال احمر کمک ها و اعانات مردمی را جمع آوری و به کشورهای اسلامی و یا در حال رشد ارسال می دارد.
ملاحظاتی پیرامون فعالیت های نیکوکاری در ایران علیرغم گسترش فعالیت های نیکوکارانه که با شیوه های گوناگون ارائه می گردد، این گونه فعالیت های اجتماعی در کمک رسانی به جامعه و رشد آن بسیار مثبت و مؤثر بوده است ولی ملاحظاتی چند، قابل طرح و یادآوری است از جمله:
1. فعالیت های داوطلبانه ی امور خیریه، زاییدهی تلاش های بنیادهای حرف های است که در کشورهای پیشرفته چه از لحاظ ملی، و چه از راه سازمان ملل و سازمانهای بین المللی قانونمند گردید. بنابراین باید به این گونه فعالیت ها از بعد داخلی به عنوان فعالیت های داوطلبانه و خیرخواهانه مثبت نگریست زیرا در کمک به اجرای طرح ها مؤثر و مفید بودهاند، ولی از لحاظ اجرایی و مدیریت به دلیل نداشتن مدیریت نوین و قانونمندی و امکان تحقیق و بررسی، مورد قبول نخواهد بود و باید جهت پیشبرد و تحول سازمانی آن ها کوشش نمود.
2. اکثر بنیادها نسبت به جمع آوری کمک ها و اعانات فردی به طور سازمان یافته عمل نمی کنند همچنین بر طرح های سرمایه گذاری های بلند مدت تکیه ندارند که این امر موجب گردید تا نقش آن بنیادها پس از مدتی ضعیف گردد. همچنین کمبود وقف در امور خیریه و عدم سرمایهگذاری لازم باعث عدم توانمندی آن بنیادها گردیده است.
3. تفاوت زیادی میان سطوح اداری و توانمندی های تشکیلاتی در بنیادهای مردمی نسبت به بنیادهای نیمه دولتی وجود دارد، بسیاری از بنیادهای مردمی طرحهای فردی تکیه دارند و سیاست های راهبردی و توسعه یافته و یا برنامه ریزی گسترده در دستوری کار آنان قرار ندارد.
4- عدم وجود یک مرجع واحد رسمی، مردمی و یا دولتی که بتواند بر عملکرد این بنیادها نظارت و هماهنگی کند و یا طرح های راهبردی منسجم با سیاست های کلی حاکم بر کشور را پیریزی نمایند.
5- نظر به اینکه پشتوانه و مشروعیت رسمی و هماهنگ در بنیادهای خیریه وجود ندارد بنابراین کمبود اطلاعات و آمار دقیق و کامل در زمینه ی فعالیت های امور خیریه رنج می برند زیرا آمارهای منتشره فقط مورد بنیادهای نیمه دولتی وجود دارد.
6- کمبود شدید در قوانین و مقررات مربوط به فعالیت های خیریه، از نقطه ضعف های این بنیادهاست. خاطر نشان می گردد وجود بعضی از قوانین و مقررات مربوط به قانون ثبت شرکت ها، و یا قانون وقف، نمیتواند نیازهای قانونی بخش گستردهای از این بنیادها را تأمین کند.
7- علی رغم فعالیت بعضی از بنیادهای خیریه و یا مؤسسه های وقفی در زمینه ی علمی مانند مجله ی وقف میراث جاویدان کمبود آشکاری در مسائل فرهنگی و آموزش عالی و تحقیقات توسعه ای و تخصصی مدیریت وقف و امور خیریه در این بنیادها وجود دارد زیرا در شرایط کنونی وجود تخصص و تحقیقات مدخلی مهم برای حل مشکلات و معضلات جامعه است و رفع گرفتاری های مقطعی مردم نمی تواند این کمبود را رفع نماید و این نشانگر ضعف شدید در برنامه ریزی و طرح های راهبری است.
8. عدم اهتمام بنیادهای مردمی و نیمه دولتی به امر توسعه ی منابع انسانی و مالی در بخش فعالیت های خیریه موجب شده تا کمبودهای زیادی در توانایی ها و استعدادهای اداری کار آمد به وجود آید، همچنین گسترش کمی به جای کیفیت این بنیادها نیز یکی از ضعف های موجود به شمار میآید.
9. از آغاز برقراری جمهوری اسلامی ایران، بنیادها و سازمان های امور خیریه در اخذ مجوز قانونی و ثبت در دوایر دولتی باید مشمول شرایطی باشند تا از سوء استفاده احتمالی این بنیادها جلوگیری شود. هم اکنون بنیادها و جمعیت های خیریه باید از ادارهی سیاسی وزارت کشور مجوز لازم را دریافت دارند.
10. سرانجام کمبود شدیدی در منابع اطلاعاتی نظیر کتاب، تحقیقات، پژوهش، گزارش های علمی آمار و طرح های راهبردی وجود دارد.
آینده ی فعالیت های بنیادهای خیریه در ایران
گسترش روز افزون بنیادها و مراکز خیریه مایه ی امیدواری است. دولت بر ضرورت گسترش این مراکز بویژه در دهه ی دوم از انقلاب تأکید کرده است. و علی رغم اینکه دولت بر ادامه سیاست های بنیادها و جمعیت های تعاونی و مؤسسات نیمه دولتی تأکید نموده ولی شهروندان مایل هستند که فعالیت های خیریه ی خود را خارج از چهارچوب رسمی به کار برند.
سیاست های توسعه در قالب طرح های جامعه ی مدنی موجب گردید تا زمینهی گسترش بنیادها و جمعیت های یاد شده فراهم آید و پیش بینی می گردد این جمعیت ها در آینده نیز گسترش یابند. ولی محدودیت در منابع مالی و بودجه و آینده ی غیر پیش بینی شدهی این بنیادها و مدیریت سنتی و غیر علمی و عدم بهرهگیری از رسانه های گروهی و فن آوری و نداشتن هماهنگ میان آنان و یا فقدان مرکز نظارت و حمایت و نداشتن روابط با نهادها و بنیادهای بین المللی و جهانی از جمله موانع مهم در را پیشرفت کیفی این جمعیت ها و بنیادهاست.
منبع: http://miras.naserin.com
دپارتمان توانمندسازی و توسعه صالحون |
|||||||||
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
|
|||
مرکز درمانی | موزه | خیریه و مددکاری | مجتمع مسکونی | مشاوره | آموزش | پژوهش |