منتشر شده در یکشنبه, 08 آذر 1394 12:04 |
بخش اول
پیشگفتار
احسان و نیکوکاری بخش مهمی از فرهنگ دینی و ملی مردم ایران به شمار می آید و گستردگی «وقف» در ایران نشان از اهتمام تاریخی مردم این مرز و بوم به امور خیریه و نیکوکاری است. وجود تعداد زیادی از قنات ها، مدارس و حمام ها بیانگر میزان توجه مردم در گذشته به امور خیریه و نیکوکاری، و احسان به مردم مستمند است.
با توسعه ی قلمرو فعالیت و وظایف دولت در تأمین بهداشت و درمان و ترویج آموزش و ارائه ی خدمات اجتماعی رویکرد مردم به این گونه خدمات کاهش یافته است. هم اکنون در اکثر کشورهای غربی و شرقی، اقدام به بازنگری در نقش و عملکرد دولت نسبت به روند توسعه و حل معضلات مردم نموده اند.
تحقیقات نشان می دهد در حال حاضر با توجه به انبوه چالش هایی که در پیشروی تأمین اجتماعی و توسعه قرار دارد، دولت ها به دلیل ناکارآیی و روبه رو شدن با سختی و دشواری ها، نتوانسته اند آن چالش ها را مهار کنند و از میان ببرند. همین تحقیقات تأکید دارد با توجه به عملکرد بنیادها و مؤسسه های خیریه که سهم بسزایی در کاهش مشکلات انسانی در سراسر جهان داشته اند، ولی در تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی و مباحث عمومی این خدمات نادیده انگاشته شده اند. به طور نمونه در امریکا، بریتانیا، فرانسه و روسیه در نظر دارند بخش خصوصی که فعالیت های خیریه ی داوطلبانه دارد بخشی از هزینه های دولتی را در امور تأمین اجتماعی جایگزین نمایند همچنین در کشورهای توسعه یافته به بنیادهای غیر دولتی به عنوان عامل تعیین کننده در مشارکت دادن مردم در روند توسعه می نگرند. بنابراین تجدید نظر در شناخت اصولی و ارزیابی بنیادهای خیریه و غیرانتفاعی، یک نیاز عینی و ضروری و نه یک نظریه ی محض به شمار می آید.
نیکوکاری در امریکا و اروپا به دلیل فعالیت هزاران
بنیاد خیریه به یک علم تبدیل شده و به نام علم «امور بنیادها و سازمان ها» اشتهار دارد و دارای اصول، مبانی، تئوری، محققان و نویسندگانی است. امروزه قلمرو فعالیت های سازمان ها و بنیادهای خیریه از کشورها فراتر رفته و بعد جهانی پیدا کرده است. ولی متأسفانه کتابخانه ی اسلامی فاقد آثار تحقیقی قابل توجه در این زمینه است، و آنچه از نشریات و آثار جمعیت ها و بنیادهای خیریه در کشورهای اسلامی در دسترس است فاقد جنبهی تحقیقی، آماری و پژوهشی است.
علی رغم اینه علم بنیادهای خیریه یکی از رشته های تحصیلات عالیه است و مؤسسه های جهانی نظیر بانک جهانی و مراکز مطالعاتی دانشگاه ها، اقدام به تحقیق درباره ی بنیادهای امور خیریه به طور دقیق و گسترده نموده اند ولی کشورهای اسلامی از جمله ایران بجز بررسی ها و تحقیقاتی که عمدتا از بعد جامعه شناسی در دانشگاه های ایران بوده است، در این زمینه کار مطلوبی ارائه نداده اند که نشان از ضعف در عملکرد اطلاع رسانی و برنامه ریزی و توسعه یافتگی آن کشورهاست، و لذا این جانب با کمبود منابع و کتب و گزارش های تحقیقی در این زمینه روبه رو شده ام.
به منظور آشنایی با امور نیکوکاری که توسط مردم و دولت ایران انجام گرفته سعی می گردد در این تحقیق، یکی از مهمترین مسائل مربوط به امور خیریه را مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق دو گرایش موضوعی، مورد بررسی قرار گرفته است:
نخست: بنیادهای خیریه که در جهان به نام (Non governmental organizations(NGO اشتهار دارد و دربر گیرنده ی همه ی بنیادها، جمعیت ها، صندوق های قرض الحسنه و مراکز غیر انتفاعی است که خدمات انسانی خود را رایگان و بدون انگیزه های مادی، ارائه میدهند.
دوم: بنیادها و مراکزی که از سوی دولت و یا مراکز نیمه دولتی حمایت میشوند.
این تحقیق به طور تفصیلی بنیادهای وقف را مورد بررسی قرار نمی دهد بلک سعی گردیده به طور اجمالی و مقایسه ای «تطبیقی» آن را بررسی نماید، زیرا دیگران تحقیقات خود را در این زمینه برای این اجلاس ارائه داده اند.
گزیدهای از تاریخ وقف در ایران
تاریخ وقف و امور خیریه در ایران به پیش از اسلام باز می گردد. زردشتیان طبق تعالیم کتاب مقدس خود «اوستا» که قرآن آنان را مجوس می نامد، اقدام به ساختن آتشکده ها و ارائه ی خدمات به زائران آن معابد نموده و در جوار معابد خود، مراکز آموزش کتاب مقدس را دایر می کردند. طبق بررسی های تاریخی، پیرامون زرتشت، زمینهای وقفی خود را در اختیار موبدان قرار میدادند تا از درآمدهای حاصله، هزینههای آتشکده و موبدان و زائران و کشاوزان بی بضاعت و همچنینی حیوانات ر اتأمین کنند. پس از ورود اسلام به ایران، آتشکده ها به مساجد تبدیل شدند و وضعیت ساختاری بسیاری از این اماکن وقفی دگرگون گردید. بعضی از این آتشکده ها هنوز در یزد و کرمان وجود دارند.
اما در عصر اسلامی، پدیدهی نیکوکاری با چند جلوه نمایان گردید و از راه تعاونی و خودیاری که رایجترین شیوه ی فعالیت های داوطلبانه «خودیاری» و خیریه در روستاها و دهات ایران بود، به مستمندان و نیازمندان به طور داوطلبانه و بدون دریافت وجه کمک می کردند. همچنین نیکوکاران از راه ساختن و وقف پل ها، جویبارها، آب انبارها و مدارس به مردم خدماتی ارائه میدادند.
دوره ی سلجوقیان (1175 -1037 م)، دوره ی صفویان (1736 -1502 م) و دورهی قاجار (1925 -1786م) ا زجمله دوران های تاریخ بودند که فعالیت های امور خیریه (وقف) در آن ها گسترش یافت ولی در دورهی نادرشاه (1747 -1688م) سیر نیکوکاری به دلیل سلطه ی دولت بر اماکن وقف، کاهش یافت و مردم اعتماد خود را برای تخصیص اموال خود برای امور وقف از دست دادند و این روند بیاعتمادی در دورهی پهلوی (1979 -1925م) افزایش یافت زیرا دخالت های دولت در امور وقف و امور خیریه افزایش زیادی یافت. و بسیاری از وقف ها، زمین ها و اموال وقفی، مصادره و یا به فروش رسید، و این موجب گردید تا مردم به سوی «فعالیت های امور خیریه فردی» به جای وقف های بزرگ و بنیادهای وقفی که یک سنت رایج در دوره های گذشته بود، روی آوردند.
در دوره ی دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران، شاهد گسترش بنیادهای خیریه ی مردمی بویژه صندوقهای قرض الحسنه بوده ایم، همچنین بنیادهای نیمه دولتی مانند کمیته ی امداد امام خمینی. اما در دهه ی دوم و به دلیل بهبود وضع اقتصادی قشر خاصی از جامعه و پدید آمدن مشکلات اقتصادی مضاعف برای اقشار مستمند و کم درآمد جامعه، و عدم توانای دولت در تقبل هزینه های زندگی آنان، شاهد رشد فعالیت های بنیادهای خیریه و داوطلبانه بوده زیرا نیاز به راه اندازی این گونه بنیادهای خیریه بسیار محسوس گردید.
انگیزه های انجام امور خیریه
انگیزه ی مذهبی، یکی از مهمترین انگیزه هایی بود که ایرانیان مرا برمیانگیخت تا کمک ها و اعانه های خود را به بینادهای خیریه تقدیم دارند، بویژه اگر مسؤولیت آن بنیاد و یا مؤسسه را یک شخصیت مذهبی و یا اجتماعی مورد اعتماد مردم بر عهده گیرد. پس از این عامل، انگیزه های انسانی نقش بسزایی در نیکوکاری مردم به شمار می آید.
بیتردید اعتقادات مذهبی در گذشته و حال، عامل اساسی در گسترش و توسعه فعالیت های خیریه بوده است. کمک به فقرا و مستمندان، ایتام و معلولین و یاری رساندن به قربانیان زلزله و سیل و حوادث طبیعی با انگیزه های مذهبی بوده و این امر موجب شده تا مراکز مذهبی و رهبران دینی و روحانی مسؤولیت های اجتماعی را بر عهده گیرند.
علی رغم بروز گرایش های لائیک و ملی گرایانه در فعالیتهای نیکوکاری در کشورهای غربی و امریکا انگیزه ی مذهبی، عامل اساسی این گونه فعالیتها در ایران و به طور کلی در جهان اسلام بوده است. هر چند نمیتوان عامل سیاسی و یا انگیزه های شخصی و انسانی و ملی را در افراد نیکوکار نادیده انگاریم، پیدایش فعالیت های خیریه و کمک رسانی از سوی افراد نیکوکار که فاقد انگیزه های مذهبی هستند ولی خود اذعان دارند که بنا به دلایل انسانی اقدام به کمک های خیرخواهانه نموده اند، نموداری از این موضوع است. ولی با این حال انگیزه های مذهبی بر دیگر انگیزه ها برتری و جنبه ی عمومیتر دارد.
وضع قانونگذاری بنیادهای خیریه
آمار نشان میدهد، بیش از 1300 بنیاد و جمعیت خیریه در ایران فعالیت میکنند که در حدود 50 هزار داوطلب و کارمند در آن اشتغال دارند، رویکرد و اهتمام مردم به انجام امور خیریه و نیکوکاری باعث گردید تا قانونگذاران در ایران اقدام به وضع قوانین و مقررات جدید در چارچوب قوانین وقف نمایند و بر اساس آن بنیادهای خیریه رسما تشکیلات خود را به ثبت برسانند.
به پارهای از قوانین و مقررات مربوط به بنیادهای خیریه اشاره میگردد.
مرجع رسمی انجمن های خیریه
ماده ی 1. قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه (مصوب 1363 ه ش) در مورد مسؤولیتهای سازمان چنین تصریح میکند:
3.اداره ی امور مؤسسات و انجمنهای خیریهای که از طرف دولت یا سایر مراجع ذی صلاح به سازمان محول بشود.
4. اداره ی مؤسسات و انجمن های خیریه ای که به تشخیص دادستان محل، فاقد مدیر باشد - تا تعیین تکلیف از طرف دادگاه - ضم امین در مؤسسات و انجمنهای خیریهای که به تشخیص دادستان محل، مدیر آن فاقد صلاحیت باشد تا تعیین تکلیف از طرف دادگاه - و همچنین است در صورت نبودن یا عدم صلاحیت ناظر - در مواردی که ناظر پیش بینی شده باشد.
همچنین در ماده ی 6 آیین نامه ی اجرائی قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه (مصوب 1365 ه ش) آمده: اداره ی مؤسسات و انجمن های خیریه ای که از طرف دولت یا سایر مراجع ذی صلاح به عهده ی سازمان یا واحدهای تابعه گذاشته شده یا میشود، طبق اساس نامهی مصوبهی هریک خواهد بود. و در مورد سایر مؤسسات خیریه با توجه به قانون مالیتهای مستقیم چنانچه مؤسسات خیریه با توجه به قانون مالیاتهای مستقیم چنانچه مؤسسات مذکور جهت مفاصاحساب مالیاتی یا به هرجهت دیگری که احتیاج به گواهی داشته باشند مراجعه نمایند، ادارات اوقاف و امور خیریه میتوانند نحوه ی عملکرد این گونه مؤسسات را بررسی نموده و در صورت تأیید، گواهی صادر نمایند.
تبصره:گواهی فوق به مؤسسات خیریه ای داده خواهد شد که در اساس نامهی آنها پیش بینی شده باشد در صورت انحلال مؤسسه، اموال و دارایی آن به اجازهی نمایندهی ولی فقیه صرف امور خیریه گردد.
عدم پرداخت مالیات توسط انجمنهای خیریه
طبق تبصره ی ماده ی 9 قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه (مصوب 1363 ه ش) مؤسسات و بنیادهای خیریه از پرداخت مخارج و هزینه های دادرسی و ثبتی و اجرائی معاف می باشند.
همچنین طبق مادهی 48 آیین نامه ی مصوب 1365 هش آمده: مؤسسات و بنیادهای خیریه، در صورتی که بخواهند از معافیت های مالیاتی مندرج در قانون مالیات های مستقیم استفاده نمایند، باید قبلا نظارت سازمان را جلب نمایند.
وضعیت تحقیق در امور مالی
طبق مواد 15 و 16 قانون مصوب 1363 ه ش هیئت های تحقیق اوقاف چه حقوقی و چه حساب رسی حق تحقیق در جمع و خرج عواید راجع به وقف و یا بنیادها و مؤسسات خیریه و اماکن مذهبی اسلامی را دارند.
وضع اداری و روابط با دولت
علی رغم استقلال فعالیت های بنیادهای خیریه و نیکوکاری از دولت مرکزی، در چند زمینه آن ها با نهادهای دولتی در رابطه قرار گرفتهاند.
وضعیت مجوز و ثبت
بنیادهای خیریه باید ابتدا از وزارت کشور مجوز فعالیت کسب کنند و سپس بنیاد و یا مؤسسه خیریه را در «اداره ی کل ثبت شرکت ها و مؤسسات غیر تجاری» به ثبت رسانند. ولی با این حال هزاران بنیاد و جمعیت خیریه ی کوچک در مساجد و مناطق مختلف اقدام به فعالیتهای خیریه - زیر پوشش فعالیت های مذهبی می نمایند و در هیچ یک از دوایر رسمی به ثبت نرسیده اند، گویا تا زمانی که این بنیادهای خیریه به فعالیت های سیاسی نپرداخته اند، دولت نیز با آنان برخورد ننموده و از فعالیت های انسان دوستانه و امور خیریه ی آنان جلوگیری نمیکند.
امور مالی
همان گونه که اشاره شد، جمعیت های رسمی باید تراز حساب های خود را به اداره ی مالیات ارائه دهند تا به ادامه ی فعالیت آنان موافقت گردد و سازمان اوقاف و امور خیریه نیز بر امور مالی آنان نظارت کند. ولی اکثر بنیادهای خیریه ی کوچک معمولا از ارائه ی تراز مالی به ادارت دولتی معمولا خودداری می کنند.
بخش دوم
همکاری با مؤسسه های دولتی
جمعیت ها و بنیادهای خیریه و بویژه بنیادهای نیمه دولتی مانند کمیته ی امداد امام خمینی با دوایر دولتی همکاری می کنند و در حوادث غیر مترقبه مانند زلزله، سیل، این همکاری بیشتر می گردد ولی در شرایط عادی زمینه ی همکاری میان بنیادهای خیریه ی مردمی و دولت معمولا وجود ندارد.
فعالیت های سیاسی
طبق قانون، بنیادهای خیریه اجازه ندارند فعالیت های سیاسی انجام دهند ولی بعضی از بنیادهای بزرگ، نقش غیر مستقیم در کمک به فعالیت های سیاسی و یا کمک به سیاست های دولت در موارد خاص می نمایند. قبل از انقلاب جمعیت ها و بنیادهای خیریه ی مذهبی نقش مهمی در کمک به مبارزات سیاسی و سرنگونی رژیم شاهنشاهی داشتند.
پشتوانه رسمی بنیادهای خیریه
یک نهاد دولتی و رسمی مرکزی وجود ندارد که مسؤولیت نظارت و کنترل فعالیت های بنیادهای خیریه را بر عهده گیرد و حتی سازمان اوقاف قادر نیست بر بنیادهای خیریه نظارت نماید، بلکه مسؤولیت نظارت بر آن بنیادها توسط ادارات مختلف دولتی انجام می گیرد، هر چند هیچ اختلاف و تشنج در روابط میان آن بنیادها و دولت وجود ندارد. در سال 1991 یک مرکز غیر دولتی در تهران برای هماهنگی میان بنیادهای خیریه و جذب کمک های مردمی و دولتی و تقسیم کار میان آن ها، تأسیس گردید ولی این مرکز نتوانست بیش از 140 بنیاد را در پایتخت زیر پوشش خود درآورد.
منابع مالی فعالیت های نیکوکاری
علی رغم گسترش فعالیت های نیکوکاری و حجم بودجه هایی که در این راه هزینه می گردد، آمار دقیق از درآمد و هزینه های این بنیادها در اختیار مراکز آماری دولتی و یا غیردولتی قرار ندارد. البته مؤسسه های اجتماعی و بنیادهای خیریه دولتی و نیمه دولتی (مانند کمیته ی امداد امام خمینی، بنیاد شهید، مستضعفین...) تراز و آمار ارائه می دهند.
مرکز آمار ایران با انتشار جزوه های آماری و پس از نظر سنجی و نمونه برداری از بنیادهای خیریه برای به دست آوردن بودجه آنان، جزوه هایی منتشر ساخت در این جزوه آمار سال 1373 ه ش نشان می دهد مجموع بودجه ی مراکز خیریه بالغ بر 233 میلیارد (در حدود 116 میلیون دلار امریکا) برآورد می گردد این آمار واقعیت بودجه ی تمام مراکز را نشان نمی دهد، دلیل اصلی نبود آمار واقعی، عدم تمرکز بنیادها خیریه و یا وجود منابع رسمی جمع آوری اعانات و هزینه ها و یا مرکز هماهنگی سراسری میان بنیادهاست، دولت نیز بر انجام نظارت و هدایت مسائل آنان، اصرار نورزیده است، شاید عامل اصلی عدم شفافیت وضع مالی آنان این است که مردم ایران، حقوق شرعیه ی زکات و خمس و کمک های انسانی خود را مستقیما به افراد مستمند و مؤسسه های دینی مورد اعتماد تقدیم می دارند چرا که هنوز مسمانان شیعه خمس و زکات خود را به علمای مذهبی می پردازند و حتی پس از برقراری دولت اسلامی در ایران، مراکز رسمی جمع آوری زکات و خمس همانند دیگر کشورهای اسلامی وجود ندارد.
منابع اصلی هزینه های احسان و نیکوکاری را می توان به این شرح بیان داشت:
1. حقوق شرعیه: شامل خمس و زکات که به عنوان منبع اساسی در کمک به امور خیریه به شمار می آید و همان گونه که اشاره شد علمای دینی، قشر بزرگی را جامعه ی ایران را تشکیل می دهند و آنان این ثروت ها را جمع آوری کرده و در مصارف خود طبق تعالیم اسلامی هزینه میکنند ولی هنوز آمار و ارقام دقیق از حجم و میزان این ثروت ها در دسترس نیست.
2. اعانات: انواع اعانات از راه مساجد و مراکز اسلامی و صندوق های صدقات جمع آوری می گردد و در سال های اخیر پدیده ی برپایی بازارهای خیریه و اعانات ماهانه در ایران رایج گردید و این شیوه در اکثر مؤسسه ها و جمعیت ها به کار گرفته می شود.
3. وقف: از درآمدهای وقف برای تأمین مخارج امور خیریه استفاده می گردد ولی از میانگین نازلی برخوردار است؛ زیرا فقط در مدت کوتاهی و در دو دههی اخیر اقدام به توسعه ی قلمرو وقف و منابع آن نموده است. آمارهای سال 1998 نشان می دهد که هزینه های بخش امور خیریه ی مؤسسات وابسته به اوقاف حدود 60 میلیارد ریال (10 میلیون دلار) برآورد می گردد.
4. سرمایه گذاری: طرح های سرمایه گذاری برای تقویت و تأمین مخارج امور خیریه به وسیله ی بنیادهای خیریه و وقف توسط مردم هنوز گسترش نیافته و رایج نشده است، ولی بنیادهای نیمه دولتی (کمیته ی امداد امام خمینی، بنیاد مستضعفین و بنیاد شهید) و بعضی از بنیادهای خیریه ی بزرگ اقدام به سرمایه گذاری در طرح های اقتصادی که از مصادره ی اموال رژیم سابق به دست آورده اند می نمایند، بنیاد 15 خرداد نمونه ی بارزی از این مراکز است.
اکثر صندوق های قرض الحسنه، بر درآمدهای حاصله از طرح های سرمایه گذاری و تجارت تأکید کرده اند، زیرا طبیعت کار آنان در ارتباط با سرمایه گذاران، تجارت، سرمایه های شناور و نقدینگی است.
5. کمک های دولتی: تنها بنیادهای خیریه ی نیمه دولتی هستند که از دولت کمک های اساسی مستقیم دریافت میدارند همچنین این بنیادها بردرآمدهای حاصله از سرمایه گذاری و اعانات مردم تکیه دارد.
خاطر نشان میگردد بنیادهای خیریه از پرداخت مالیات معاف هستند و بعضی از بنیادهای خیریه بر کمک های دلتی نیز تکیه دارند.
رویکرد به کارهای خیریه در ایران
رویکرد به کارهای خیریه را می توان چند گونه تقسیم بندی کرد:
نخست: کمک به اقشار محروم Charity و کم درآمد، فقیر و مستمند تا رنج ها و مشکلات مقطعی آنان مرتفع گردد، و از راه کمک مالی، دارویی و غذایی و ایجاد مراکز حمایت از ایتام و خانواده های مستمند و اعطای قرض الحسنه برای تأمین مخارج ازدواج، پرداخت بدهی های معوقه و هزینه های درمان، و کمک به انجمن های معلولین و سالمندان و برپایی درمانگاه های خیریه و مراکز بهداشت رایگان اقدام نموده است.
روزنامه ی ایران در سال 1374 با انجام یک نظر سنجی، گرایش های مردم در پرداخت صدقات را بررسی و به این نتایج رسیده است:
58 درصد مردم به طور مرتب صدقه می دهند و 27 درصد احیانا و 5 درصد به دلیل ناتوانایی مالی قادر به پرداخت صدقات نیستند.
44 درصد پرداخت کنندگان صدقات کمک های خود را به صندوق صدقهی کمیته امداد امام خمینی و 30 درصد به طور مستقیم به نیازمندان و دیگران صدقات خود را به فعالیتهای خیریه مانند ساختن بیمارستانها و طرحهای بهبود وضع معیشتی خانوادههای مستمند، ارسال می دارند.
35 درصد از پرداخت کنندگان اعلام کردند هیچ اطلاعی از نحوهی هزینه کردن صدقات توسط کمیته ی امداد امام خمینی ندارند.
83 درصد از کسانی که به پرسش های این نظر سنجی پاسخ دادند، مخالف پرداخت صدقات به متکدیان و فقرایی که در خیابان ها گدایی می کنند می باشند و مایل هستند که صدقه و کمک های خود را از راه مؤسسه های خیریه ارسال دارند زیرا کمک مستقیم موجب گسترش پدیدهی تکدی در جامعه می گردد.
دوم: اهتمام به ریشه کن کردن ریشه های مشکلات نیازمندی های اجتماعی (Philanthropy) و کمک جهت فقرزدایی و بهبود وضع زندگی آنان، جمعیت های خیریه نیز اقدام به برگزاری دوره های آموزشی برای افراد بیکار نموده و یا برای مادران و بیوه زنان و بانوان روستایی کارگاه های آموزش صنایع دستی و تولیدات حرف های دایر کرده تا بتوانند مخارج زندگی خود را تأمین کنند. کمیته ی امداد امام خمینی و جمعیت هلال احمر نقش بزرگی در این زمینه ایفا کرده اند. این مراکز ضمن آموزش قالی بافی و صنایع دستی به زنان، درآمدهای مناسبی را برای خانواده های فقیر فراهم آورده و آنان را از وضع نیازمندی بیرون آورده به شرایط تولید و خود کفایی رسانده اند.
سوم: اعطای وام «قرض الحسنه» Intereste svee-loan.
صندوق های قرض الحسنه به منظور مبارزه با ربا و کمک به مستمندان و اقشار بیبضاعت و کم درآمد با اهداف انسانی و دینی تأسیس و راه اندازی شدند و یکی از دلایل گسترش این صندوق های علاوه بر انگیزه های دینی، اجر و پاداشی است که قرض الحسنه طبق قرآن دارد ده برابر صدقه می باشد، قرض الحسنه نیز میتواند به نیازمندان به سرمایه، کمک نماید تا مشکلات مالی خود را برای همیشه حل کنند در حالی که صدقه یک راه حل مقطعی است.
یکی از عوامل اقتصادی که موجب گردید تا صندوق های قرض الحسنه گسترش یابند، ملی شدن بانک های ایرانی و کمک دولت به سیستم بانک های بدون رباست، بعضی از این صندوق ها برای مخارج اداری به عنوان مؤسسه های خیریه اقدام به فعالیت های تجاری کردهاند.
در آغاز کار این صندوق ها مشکلات اختلاس و واسطه گری پدید آمد و دولت سعی نمود تا اختیارات آنان را محدود سازد، ولی تعهد و پای بندی کارگزاران صندوق های قرض الحسنه به قوانین و مقررات بانکی و بهبود ساختار مدیریتی موجب شد تا آنان مشکلات را پشت سر بگذارند از جمله بانک مرکزی در نظر داشت اختیارات آنان را به دلیل اینکه این مراکز مالی، رقیت فعالیت های بانکی دولتی کشور است، محدود کنند. ولی این کار انجام نگرفت و صندوق ها گسترش یافت.
خاطر نشان میگردد صندوق های قرض الحسنه توسط هیئت مدیریه های مرکب از هفت عضو، اداره میگردد و هماهنگی میان مجموعه هایی از صندوق های قرض الحسنه و سازمان اقتصاد اسلامی که بیش از نیمی از این صندوق ها را زیر پوشش دارد توسط (هیئت امنای عمومی) صورت میگیرد.
صندوق های قرض الحسنه با اعطای وام ازدواج، تعمیر منازل، رهن، درمان و پرداخت بدی های معوقه و یا مشارکت در کسب و کشاورزی (Self safficiency loan) خدمات شایانی به جامعه ارائه می دهد. آمار نشان می دهد 31 درصد از این قرض های اعطایی برای خرید خانه، 14 درصد برای تأمین مخارج پیش گفته، 12 درصد به امر کشاورزی و 12 درصد برای تأمین مخارج ازدواج، هزینه می گردد.
و با اینکه اعطای این وام ها، فشار اقتصادی زیادی بر بودجه ی عمومی کشور وارد نمی آورد ور در پایان سال 1375 هش سپرده های صندوق قرض الحسنه 5 درصد سرمایه های نقدی کشور را تشکیل می داد، با این حال نقش بسزایی در حل مشکلات مردم و بهبود اوضاع اجتماعی آنان، ایفا نموده است.
چهارم: فعالیت های تعاونی (Co-operation) و داوطلبانه (volunteer).
قبل از پیدایش ماشین آلات مدرن کشاورزی، روستاها و دهات ایران بر اساس نظام تعاونی [یارگیری] در عملیات لای روبی و حفر رودخانه ها، آبیاری مزارع و کاشت و برداشت و انتقال محصول، برف روبی از راه ها و جاده ها در زمستان، تعمیر پل ها و راه های ارتباطی تکیه داشت.
یکی از مهم ترین دلایل شکست طرح اصلاحات ارضی در دهه ی شصت و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اجرای طرح ها و روش های غربی که با فرهنگ جامعه ی ایران ناسازگار و غیر قابل اجرا بود. برای ارائه ی نمونه هایی از فعالیت های تعاونی باید خاطر نشان ساخت، در دوران های گذشته و با همکاری و مشارکت مردم بیش از 22000 قنات آب توسط کشاورزان و روستاییان حفر گردید و به طور مشترک از آن بهره برداری نمودند. آب این قنات ها در حدود 500 لیتر در ثانیه برآورد گردیده که معادل 75 درصد آب فرات را تشکیل می دهد، طول این قنات ها 274000 کیلومتر تخمین زده میشود که نشانگر فعالیت های تولیدی تعاونی [یارگیری] است. بسیار ضروری است که فرهنگ تعاون [یارگیری] در جامعه گسترش یابد تا نقش گذشته ی خود را بازیافته و به عنوان زیربنای توسعه گردد.
پدیده ی تعاون یک پدیدهی بی همتا و منحصر است که ریشه در جامعه ی اسلامی دارد، زیرا زیر بنای این جامعه بر اعتقادات و زیر بنای مذهبی و منافع عمومی، استوار است.
یکی دیگر از عواملی که باید فرهنگ تعاون گسترش یابد، انتقال جامعه سنتی به سوی جامعه ی متمدن صنعتی است که همکاری و اقدام مستقیم در آن کاهش یافته و گردش پول میان افراد، افزایش یافته است. اگر بنیادهای خیریه «پول» را به عنوان وسیله های برای انجام خدمات انسانی قرار داده اند «وقف» همین خدمات را از دو راه «پول و ساختمان» مانند مساجد، بیمارستان ها، دارالایتام و مدرسه در اختیار مردم می گذارد. ولی نوع دیگری از خدمات اجتماعی وجود دارد که ارزش آن کمتر از پول و وقف نیست و آن نیکوکاری و یا فعالیت های داوطلبانه افتخاری است که خدمات را از راه تقدیم «وقف و کار» و فعالیت های مشترک خیریه ارائه می دهد. و نظر به این که در گذشته کشاورزی و آبیاری زیربنای اقتصاد بود بنابراین بررسی و ارزیابی فعالیت های تعاونی در زمینهی کشاورزی و آبیاری بسیار حائز اهمیت است.
یکی از دلایلی که تحقیقات و مطالعات اجتماعی، کمتر به این مقوله اهتمام ورزیده آن است که علم جامعه شناسی از غرب وارد کشورهای شرقی شده است و این علم بر پایه ی نظام سرمایه داری و منافع فردی پی ریزی گردیده است، در حالی که یارگیری و فعالیت های تعاونی در جوامع اسلامی برگرفته از فرهنگ و خصوصیات جامعه اسلامی، میب اشد.
در حال حاضر پدیده ی «داوطلبی و داوطلبان» جایگزین نظام سابق تعاون گردیده و داوطلبی یک اصل مهم در فعالیت های خیریه است زیرا منابع نیروی انسانی را علاوه بر «سرمایه» عامل اصلی گسترش فعالیت های خیریه مد نظر قرار داده است بنیادهای خیریه در ایران از داوطلبان استفاده ی زیادی می کنند و این بنیادها کمتر افراد را در ازای حقوق استخدام می کنند.
بخش سوم
انواع بنیادهای اجتماعی خیریه
درباره ی نام گذاری فعالیت های خیریه (27) اتفاق نظر وجود ندارد. امروزه برای توصیف این مؤسسه ها اسامی زیادی به کار گرفته اند. مانند بخش غیر انتفاعی، بخش امور خیریه، بخش خصوصی، بخش داوطلبی، بخش مؤسسات معاف از مالیات، سازمان های غیر دولتی، بنیادهای خیریه و بسیاری دیگر از این عناوین، ولی هر اصطلاح نشانگر یک بعد از این سازمان هاست و هر کشور عنوان خاصی را به کار می بندد، در حالی که قوانین ایران اصطلاح های «وقف و بنیادهای وقف» و یا «مؤسسات و بنیادهای خیریه» را به کار می گیرد.
در ایران می توان کارگزاران فعالیت های خیریه نیکوکاری طبق اهداف و مقاصد و نحوه و مدیریت و منابع مالی آن به چند دسته تقسیم کرد:
بنیادهای نیمه دولتی
بنیادهای دولتی فعال در زمینهی امور اجتماعی مانند سازمان تأمین جتماعی، منظور نشده است.
کمیته ی امداد امام خمینی (28)، بنیاد شهید (29)، بنیاد مستضعفین و جانبازان (30) سه نمونه از بنیادهای خیریه ای است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تأسیس گردیدند تا به مشکلات و نیازمندیهای سه قشر اصلی جامعه رسیدگی و خدمات لازم را ارائه دهند. علی رغم استقلال این بنیادها از دولت، کمک هایی از آن دریافت می دارند و بودجه ی مالی این بنیادها از سه منبع مالی به دست میآید: درآمد موقوفات، کمک های دولتی، اعانات و کمک های مردمی.
بنیادهای وقفی
سنت «وقف» در گذشته محدود به وقف اماکن و ابنیه ی خاص مانند مساجد، بیمارستان ها، مدارس و یا ارائه ی خدمات ویژه مانند استفاده از چاه، قنات، زمین، و روشنایی بوده است ولی در دوره های پیشین بنیادهای خیریه در ایران دارای اهداف و وظایف متعدد بوده که یکی از بهترین نمونه های آن، بنیاد ربع رشیدی در آذربایجان، و آستان قدس رضوی در خراسان است.
سازمان اوقاف و امور خیریه و یا متولیان تلاش نموده تا این بنیادها احیا، و همانند گذشته توسعه و رشد یابد.
پس از برپایی جمهوری اسلامی ایران بسیاری از نیکوکاران اقدام به تاسیس بنیادهای خیریه به وسیله راهاندازی مؤسسه های خیریه ی گروهی و غیر انتفاعی و با اهداف خاص نمودند که علاوه بر درآمد «وقف» از «سرمایه گذاری» و به عنوان اصلیترین منابع مالی آن مؤسسه ها تکیه گردید تا بتواند هزینه های طرح های خیریه ی خود را تأمین نمایند.
این دسته از بنیادهای خیریه توانستند تحول کیفی در روند وقف که از گذشته به ارث رسیده بود، ایجاد کنند. مجمع متقین (31) و بنیاد فرهنگی البرز (32) و موقوفهی عبدالله رضوی (33)نمونه هایی از مراکز وقفی است که سیستم وقف بر درآمدهای حاصله از آنان تکیه دارد تا فعالیت های خیریه ی خود را مانند سرپرستی ایتام، ساختن مدارس و کمکهای درمانی ادامه دهد، و پدیده ی بنیادهای خیریه وقف در ایران به طور فزایندهای، گسترش یافته است و مدیریت آن با دو شیوه صورت میگیرد: نخست: با نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه، دوم: بنیادهایی که با نظارت متولی وقف و یا ناظر مستقل از سازمان اوقاف، اداره می گردد.
بنیاد فرهنگی البرز از جهل بنیادهایی است که زیر نظر سازمان اوقاف و در زمینه های آموزشی و فرهنگی خیریه انجام وظیفه میکند، این بنیاد به وسیله ی خیریه انجام وظیفه می کند، این بنیاد به وسیله ی خانواده ی حسین علی البرز از تجار تهران راه اندازی گردید، در اهداف این بنیاد چنین آمده است: کمک به تلاش های ابتکاری در زمینه ی علم و فن آوری، اعطای جوائز به شاگردان ممتاز، اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان و نفرات برتر آزمون و سراسری دانشگاه های کشور، چاپ و نشر کتب و تحقیقات، تأسیس مدارس و مراکز فرهنگی، کمک به انجام مطالعات و تحقیقات اسلامی و قرآنی و... خانواده البرز نیز تعداد هفت ساختمان چند طبقه ای را در پایتخت برای این مهم وقف نموده اند (34)
نمونه ی دیگر «مؤسسه ی خیریه ی مولی الموحدین» در استان کرمان در سال 1366 و به منظور کمک به شهروندان و اهالی آن منطقه در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، درمانی و آموزش تأسیس گردید و به طور مستقل به فعالیت ادامه داد. ابتدا این بنیاد توسط 34 تن از شخصیت های اجتماعی، مذهبی، سیاسی، و تجار و با هدف کمک به رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه و نیز کمک به مدارس دینی (حوزه های علمیه) و راه اندازی و کمک به مراکز آموزشی تأسیس گردید، این بنیاد بودجه ی خود را به این شرح تخصیص داده است:
35 درصد کمک به مستمندان و فراهم آوردن فرصت شغلی با همکاری مراکز ذیربط؛
30 درصد کمک به مراکز علمی و پژوهشی و فنآوری در منطقه؛
10 درصد کمک به مدارس دینی و فعالیت های مذهبی؛
10 درصد کمک به مراکز فرهنگی و کتابخانه ها؛
15 درصد اهداف دیگر هیئت مؤسس این بنیاد تعدادی از ساختمان ها و املاک و شرکت های تجاری و سهام کارخانه ها و شرکت های صنعتی را برای این مهم تخصیص داده اند (35)
بنیادهای خیریه مردمی
همان طور که گفته شد بیش از 1300 بنیاد و جمعیت خیریه ی مردمی وقفی و غیر وقفی در امور خیریه فعالیت می کنند و به جمع آوری اعانات و یا حقوق شرعیه تلاش میکنند و به جمع آوری اعانات و یا حقوق شرعیه تلاش می کنند این بنیادها در اغلب شهرهای ایران پراکنده هستند و با داشتن دفاتر مستقل و یا با استفاده از اماکن مذهبی مانند مساجد و یا مراکز دینی به فعالیت خود ادامه میدهند.
صندوق های قرض الحسنه
قبل از پیروزی انقلاب اولین نمونه های صندوق های قرض الحسنه در ایران تأسیس گردید و پس از پیروزی انقلاب، این مؤسسه های مالی مردمی در کنار بانک های دولتی گسترش یافت. هر چند این مراکز و مؤسسات، کوچک و پراکنده است، ولی نقش مهم و اساسی در حل مشکلات قشر فقیر و مستمند در مقایسه با خدمات بانک های دولتی، ایفا نموده است.
در سال 1366 صندوق های قرض الحسنه در حدود 320 میلیارد ریال به طور قرض الحسنه به مردم وام داده اند، در حالی که بزرگترین بانک ایران «بانک صادرات ایران» در حدود 10 میلیارد ریال وام اعطا نموده بود.
در سال 1362 قانون و مقررات تأسیس صندوقهای قرض الحسنه توسط وزارت کشور صادر گردید و در شمار بنیادهای مالی و تجاری غیر بانکی قرار گرفتند.
صندوق های قرض الحسنه نیاز به مجوز از وزارت کشور دارند، ضمن اینکه باید در «اداره ی کل ثبت شرکت های تجاری» وابسته به وزارت دادگستری به ثبت برسند، بنابراین هیچ ارتباطی به بانک مرکزی که بر همه ی بانک ها و صرافی ها نظارت دارند، نداشته اند. ولی «سازمان اقتصاد اسلامی» مسؤولیت نظارت و هماهنگی بین صندوق های قرض الحسنه در تهران (36) را به عهده دارد.
در استان ها، شورای محلی عهده دار هماهنگی میان صندوق های قرض الحسنه را بر عهده دارد.
خاطر نشان می گردد هر صندوق دارای هیئت امنا، هیئت مؤسس، هیئت مدیریه، مدیر، بازرس و تعدادی کارمند می باشد. تا در سال 1360 صندوق های قرض الحسنه به بیش از 200 صندوق تجاوز نمی کرد ولی در سال 1366 به 2250 صندوق در ایران رسید (37).
منابع مالی این صندوق ها از کمک ها و اعانات مردمی و مؤسسات و شرکت های امور خیریه بوده است که بودجه ی خود را در بانکها و صندوق های «قرض الحسنه» که در قرآن مجید بر آن تأکید شده است، می سپارند.
جمعیت ها و سازمان های بین المللی
جمعیت ها و سازمان های بین المللی در ایران حضور قابل توجهی ندارند، به استثنای مؤسسات وابسته به سازمان ملل و یا کمک رسانی به پناه جویان افغانی و عراقی زیرا قوانین و مقررات ایران، فعالیت جمعیت ها و سازمان های کمک رسانی خارجی را به دلایل سیاسی و فرهنگی محدود نموده است، اما کمک های خارجی از مسلمانان جهان از را مراجع تقلید و یا جمعیت های امور خیریه به طور غیر رسمی دریافت میگردد ولی کمک های دولتی کشورهای جهان فقط از راه جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی یا نمایندگی های رسمی آن ها صورت می گیرد. جمیعت هلال احمر تنها مؤسسه ی اصلی است که خدمات انسان دوستان و نیکوکاران خود را در داخل و خارج ایران ارائه می دهد همچنین این جمعیت کمک های خارجی را در حوادث غیر مترقبه میپذیرد.
بنیادهای نیمه دولتی در ایران گاهی کمک هایی انسانی به ملتهای محروم در لبنان، سودان، افغانستان و بوسنی و غیره ارائه مینماید ولی این بنیادها بیشتر به ارائه ی خدمات انسانی در داخل کشور ایران عنایت می کنند و هر از گاهی بنیادهای نیمه دولتی مانند کمیته ی امداد امام خمینی و یا جمیعت هلال احمر کمک ها و اعانات مردمی را جمع آوری و به کشورهای اسلامی و یا در حال رشد ارسال می دارد.
ملاحظاتی پیرامون فعالیت های نیکوکاری در ایران علیرغم گسترش فعالیت های نیکوکارانه که با شیوه های گوناگون ارائه می گردد، این گونه فعالیت های اجتماعی در کمک رسانی به جامعه و رشد آن بسیار مثبت و مؤثر بوده است ولی ملاحظاتی چند، قابل طرح و یادآوری است از جمله:
1. فعالیت های داوطلبانه ی امور خیریه، زاییدهی تلاش های بنیادهای حرف های است که در کشورهای پیشرفته چه از لحاظ ملی، و چه از راه سازمان ملل و سازمانهای بین المللی قانونمند گردید. بنابراین باید به این گونه فعالیت ها از بعد داخلی به عنوان فعالیت های داوطلبانه و خیرخواهانه مثبت نگریست زیرا در کمک به اجرای طرح ها مؤثر و مفید بودهاند، ولی از لحاظ اجرایی و مدیریت به دلیل نداشتن مدیریت نوین و قانونمندی و امکان تحقیق و بررسی، مورد قبول نخواهد بود و باید جهت پیشبرد و تحول سازمانی آن ها کوشش نمود.
2. اکثر بنیادها نسبت به جمع آوری کمک ها و اعانات فردی به طور سازمان یافته عمل نمی کنند همچنین بر طرح های سرمایه گذاری های بلند مدت تکیه ندارند که این امر موجب گردید تا نقش آن بنیادها پس از مدتی ضعیف گردد. همچنین کمبود وقف در امور خیریه و عدم سرمایهگذاری لازم باعث عدم توانمندی آن بنیادها گردیده است.
3. تفاوت زیادی میان سطوح اداری و توانمندی های تشکیلاتی در بنیادهای مردمی نسبت به بنیادهای نیمه دولتی وجود دارد، بسیاری از بنیادهای مردمی طرحهای فردی تکیه دارند و سیاست های راهبردی و توسعه یافته و یا برنامه ریزی گسترده در دستوری کار آنان قرار ندارد.
4- عدم وجود یک مرجع واحد رسمی، مردمی و یا دولتی که بتواند بر عملکرد این بنیادها نظارت و هماهنگی کند و یا طرح های راهبردی منسجم با سیاست های کلی حاکم بر کشور را پیریزی نمایند.
5- نظر به اینکه پشتوانه و مشروعیت رسمی و هماهنگ در بنیادهای خیریه وجود ندارد بنابراین کمبود اطلاعات و آمار دقیق و کامل در زمینه ی فعالیت های امور خیریه رنج می برند زیرا آمارهای منتشره فقط مورد بنیادهای نیمه دولتی وجود دارد.
6- کمبود شدید در قوانین و مقررات مربوط به فعالیت های خیریه، از نقطه ضعف های این بنیادهاست. خاطر نشان می گردد وجود بعضی از قوانین و مقررات مربوط به قانون ثبت شرکت ها، و یا قانون وقف، نمیتواند نیازهای قانونی بخش گستردهای از این بنیادها را تأمین کند.
7- علی رغم فعالیت بعضی از بنیادهای خیریه و یا مؤسسه های وقفی در زمینه ی علمی مانند مجله ی وقف میراث جاویدان کمبود آشکاری در مسائل فرهنگی و آموزش عالی و تحقیقات توسعه ای و تخصصی مدیریت وقف و امور خیریه در این بنیادها وجود دارد زیرا در شرایط کنونی وجود تخصص و تحقیقات مدخلی مهم برای حل مشکلات و معضلات جامعه است و رفع گرفتاری های مقطعی مردم نمی تواند این کمبود را رفع نماید و این نشانگر ضعف شدید در برنامه ریزی و طرح های راهبری است.
8. عدم اهتمام بنیادهای مردمی و نیمه دولتی به امر توسعه ی منابع انسانی و مالی در بخش فعالیت های خیریه موجب شده تا کمبودهای زیادی در توانایی ها و استعدادهای اداری کار آمد به وجود آید، همچنین گسترش کمی به جای کیفیت این بنیادها نیز یکی از ضعف های موجود به شمار میآید.
9. از آغاز برقراری جمهوری اسلامی ایران، بنیادها و سازمان های امور خیریه در اخذ مجوز قانونی و ثبت در دوایر دولتی باید مشمول شرایطی باشند تا از سوء استفاده احتمالی این بنیادها جلوگیری شود. هم اکنون بنیادها و جمعیت های خیریه باید از ادارهی سیاسی وزارت کشور مجوز لازم را دریافت دارند.
10. سرانجام کمبود شدیدی در منابع اطلاعاتی نظیر کتاب، تحقیقات، پژوهش، گزارش های علمی آمار و طرح های راهبردی وجود دارد.
آینده ی فعالیت های بنیادهای خیریه در ایران
گسترش روز افزون بنیادها و مراکز خیریه مایه ی امیدواری است. دولت بر ضرورت گسترش این مراکز بویژه در دهه ی دوم از انقلاب تأکید کرده است. و علی رغم اینکه دولت بر ادامه سیاست های بنیادها و جمعیت های تعاونی و مؤسسات نیمه دولتی تأکید نموده ولی شهروندان مایل هستند که فعالیت های خیریه ی خود را خارج از چهارچوب رسمی به کار برند.
سیاست های توسعه در قالب طرح های جامعه ی مدنی موجب گردید تا زمینهی گسترش بنیادها و جمعیت های یاد شده فراهم آید و پیش بینی می گردد این جمعیت ها در آینده نیز گسترش یابند. ولی محدودیت در منابع مالی و بودجه و آینده ی غیر پیش بینی شدهی این بنیادها و مدیریت سنتی و غیر علمی و عدم بهرهگیری از رسانه های گروهی و فن آوری و نداشتن هماهنگ میان آنان و یا فقدان مرکز نظارت و حمایت و نداشتن روابط با نهادها و بنیادهای بین المللی و جهانی از جمله موانع مهم در را پیشرفت کیفی این جمعیت ها و بنیادهاست.
منبع: http://miras.naserin.com
دپارتمان توانمندسازی و توسعه صالحون |
|||||||||
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
|
|||
مرکز درمانی | موزه | خیریه و مددکاری | مجتمع مسکونی | مشاوره | آموزش | پژوهش |